اولین برخورد با شهید سید محمد زینال حسینی کم سن و سال ترین شهید گردان ما عملیات والفجر مقدماتی به روایت حاج داوود پاداشی روزی که آقا سید می خواست به مکه برود به علماء و روحانیون تاکید میکنم که حرف های جوانان و اندیشمندان را با روی گشاده و آغوش باز بشنوید … دسته گلی که شهید رحمان میرزازاده به آب داد آخرین رزمنده ای که بر سر سفره ی غذا حاضر شد نصف موهایش را زدیم و گفتیم ماشین اصلاح خراب شده
شهید اسماعیل خوش سیر جثه ی بزرگی داشت ولی تازه در صورتش مو درآورده بود . جزو کسانی بود که به شدت عجله داشت روی خودش کار کند و خودش را به مرحله ی شهادت برساند . به شدت اعتقاد داشت که شهادت کسب کردنی است و اینطور نیست که شما بلند بشوید ، بروید […]
یکی از بچه های گردان تخریب لشگر ده ، شهید اسماعیل خوش سیر بود که چند برادر بودند یکی از آنها ایوب بود . یکی از ویژگی های ممتاز شهید اسماعیل خوش سیر شوخ طبع بودنشان بود . چون همیشه عملیات نبود و چون در فضای دور از خانواده بودند حوصله جوان ها سر می […]