• امروز : پنجشنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳
بعد از پذیرش قطع نامه 598

یک جنازه  می بردیم و یک جنازه تحویل می گرفتیم

  • کد خبر : 3088
یک جنازه  می بردیم و یک جنازه تحویل می گرفتیم

بعد از پذیرش قطعنامه ، فرماندهان خط با فرمانده های خطی عراق ارتباط گرفته بودند ، چون جنگ نبود . بچه های خط خودمان با مسئول خط عراقی ها صحبت می کردند . بعضی از آنها می دانستند جنازه های نیروهایشان کجاست و ما هم می دانستیم و می گفتیم فلان جا جنازه بچه های […]

بعد از پذیرش قطعنامه ، فرماندهان خط با فرمانده های خطی عراق ارتباط گرفته بودند ، چون جنگ نبود . بچه های خط خودمان با مسئول خط عراقی ها صحبت می کردند . بعضی از آنها می دانستند جنازه های نیروهایشان کجاست و ما هم می دانستیم و می گفتیم فلان جا جنازه بچه های ما هست .

ما یک سری جنازه لب خط آوردیم . یک جنازه  می بردیم و یک جنازه تحویل می گرفتیم . فرماندهان هم یک چیزهایی هم بین خودشان می نوشتند …

شهید سید محمد زینال حسینی فرمانده گردان تخریب شد
لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=3088
  • نویسنده : حاج احمد خسروبابایی
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

01اسفند
عملیات والفجر هشت به روایت حاج حسن نسیمی
محور جزایر مجنون در عملیات والفجر هشت

عملیات والفجر هشت به روایت حاج حسن نسیمی

29بهمن
رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند
روایتی از اعتقادات فرماندهان شهید گردان تخریب

رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند

29بهمن
ماجرای قرآن جیبی شهید حاج عبدالله نوریان
هدایا و نامه هایی که از پشت جبهه می آمد

ماجرای قرآن جیبی شهید حاج عبدالله نوریان

ثبت دیدگاه