آن قدر تمرین کرده بود که خودشکنی برایش آسان شده بود وقتی می دیدیمش احساس می کردیم حاج عبداله زنده شده است دولت اسلامی اگر با نظارت ولایت فقیه باشد ، آسیبی بر این مملکت نخواهد وارد شد تفسیر روایی آیه ( و قاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم ) کاشانی؛ چهره همیشه ضدانگلیسی اگر ارتش را تضعیف کنند استقلال ملی کشور به خطر میافتد هر ملّتی به آمریکا اعتماد کرد ضربه خورد فقط میگفت: اسماعلیم … مادر…
در مقطعی که شهید حاج عبدالله نوریان ، فرمانده گردان تخریب ، در نقاهت گاه بود . در گردان هم اگر خبری بود من به ایشان اطلاع می دادم. و اگر دستوری می داد به بچه ها پیغام می دادیم. حاج کاظم خدابیامرز بچه ها را جمع کرد و گفت : شایعه عجیبی شده است […]
شهید مصطفی مبینی ، از لحاظ رفتار و کردار خیلی مظلوم بود. مدام به عبادت مشغول بود و معمولاً آخرین نفر سر غذا می رسید .اگر چیزی گیرش می آمد می خورد و اگر نمی آمد چیزی نمی گفت. معمولا جیره ی غذایی به اندازه بود اما چون دیر می رسید بچه ها سربه سرش […]
خاطراتی که با بچه های گردان تخریب در موقعیت چنانه داشتم به قدری متفاوت و خاص است که من در تصورم آنجا را حرم امام حسین (ع) میدیدم . صبح که چراغ های حسینه روشن می شد ، اگر بیرون از چادر میرفتید ، میدیدید که بچه ها در اطراف چادرها از قبر بلند می […]
زمان عملیات والفجر یک شد و مقر گردان تخریب باز هم در منطقه چنانه بود . خدا رحمت کند یک شهید داشتیم به نام شهید علی درویش که با شهید شاه حسینی در والفجر یک شهید شدند. آنجا من هم زخمی شدم ، ترکش به پایم خورد و به عقب آمدم ، بعداً متوجه شدم […]