• امروز : سه شنبه, ۲۵ دی , ۱۴۰۳

حاج مسعود میسوری

حاج قاسم در عین ادب از جذبه و جدیت فرماندهی‌اش کوتاه نمی آمد
حاج قاسم احترام پیرمرد را نادیده نگرفت

حاج قاسم در عین ادب از جذبه و جدیت فرماندهی‌اش کوتاه نمی آمد

شهید حاج قاسم اصغری، زمانی که تیری به پایش اصابت کرده بود، آن تیر منفجر شد. این تیر از نوع دو زمانه بود. پس از این حادثه، مدتی در شهر ماند. خانمش اجازه نمی‌داد که او به جبهه بازگردد. حدود یک سال در شهر ماند، اما پس از آن به گردان تخریب بازگشت و معاون […]

عشق و اطاعت رزمنده ها از حاج قاسم بدلیل اخلاصش بود
این اطاعت از سر عشق بود، نه اجبار

عشق و اطاعت رزمنده ها از حاج قاسم بدلیل اخلاصش بود

یکی از مشخصه‌های برجسته شهید حاج قاسم اصغری، اخلاص او بود. اگر از بچه‌های گردان تخریب می‌پرسیدید که حاج قاسم را با چه صفتی به یاد می‌آورید، بی‌تردید «اخلاص» را ذکر می‌کردند. یک بار در زمین صبحگاه، بعد از نماز صبح یا شاید هم هنگام کار شبانه، حاج قاسم برای بچه‌ها صحبت کردند. در صحبت‌هایشان […]

حاج قاسم من را به گردان تخریب برد

حاج قاسم من را به گردان تخریب برد

یک سالی با شهید حاج قاسم اصغری دمخور بودم. در سال ۱۳۶۴، تصمیم گرفتم برای چهارمین بار به جبهه بروم. به خانه حاج قاسم رفتم و گفتم که قصد دارم به گردان تخریب ملحق شوم. حاج قاسم بلافاصله و با همان روحیه پرنشاط و پرهیجانش، لباس پوشید و همراه من به اعزام انفرادی رفت. او […]

شمه ای از روحیه ی قاطع شهید حاج قاسم اصغری
ولی اگر آزادی عمل بدهند، هر شب ده تا آنتن از پشت‌بام‌ها پایین می‌کشیم

شمه ای از روحیه ی قاطع شهید حاج قاسم اصغری

یک بار با حاج قاسم به سینما رفتیم. همراه ما، داداشم محمد و شاید یک نفر دیگر هم بود. مقداری زردآلو خریده بودیم تا به‌عنوان خوراکی با خود ببریم. آن زمان زردآلوها خیلی آفت‌زدایی نمی‌شدند و بعضی‌هایشان کرم‌خورده بودند. زردآلوها را در یک کیسه مشمایی گذاشتیم و زیر شیر آب شستیم تا در سینما بخوریم. […]

شخصیت جامع حاج قاسم اصغری به روایت حاج مسعود میسوری
این شخصیت باعث شده بود همه عاشقش باشند

شخصیت جامع حاج قاسم اصغری به روایت حاج مسعود میسوری

ما به مسجد امام سجادعلیه السلام ، در میدان آزادی فعلی که آن زمان به نام سر قنات شناخته می‌شد، می‌رفتیم. مراسم‌هایی مانند دعای کمیل و دعای توسل در طول هفته در آنجا برگزار می‌شد و همچنین برای نماز جمعه نیز به این مسجد می‌رفتیم. در همان جا بود که حاج قاسم را می‌دیدم. البته […]

نقش حاج آقا تاج آبادی در تقویت معنویت گردان
جدی و کم‌حرف بود، اما رابطه بسیار خوبی با نیروهای گردان داشت

نقش حاج آقا تاج آبادی در تقویت معنویت گردان

حاج‌آقا شیخ مسعود تاج‌آبادی، عالمی توانمند و اهل معنویت بود که از نظر علمی و باطنی جایگاه برجسته‌ای داشت. او نزد اساتید برجسته شاگردی کرده و مطالعات عمیقی انجام داده بود. حاج‌آقا نه‌تنها در علوم دینی توانمند بود، بلکه به مسائل معنوی و باطنی نیز تسلط ویژه‌ای داشت. از ویژگی‌های برجسته او این بود که […]

چند خاطره از فرماندهی شهید سید محمد زینال حسینی به روایت حاج مسعود میسوری
من مدیر روی دست مدیران جبهه و جنگ هنوز ندیدم

چند خاطره از فرماندهی شهید سید محمد زینال حسینی به روایت حاج مسعود میسوری

بعد از عملیات والفجر هشت ، که حاج عبدالله نوریان شهید شد ، سید محمد به هم ریخته بود و می گفت نمیخوام من فرمانده باشم ولی بعد مجبور شد و قبول کرد . اوایل فرماندهی آقا سید محمد ، من و یک سری از بچه ها مامور شدیم به گردان حضرت زینب سلام الله […]

مثل من که دیشب یواشکی دو تومان صدقه دادم
شوخ طبعی به سبک شهید حاج رسول فیروزبخت

مثل من که دیشب یواشکی دو تومان صدقه دادم

شهید رسول فیروزبخت یک شخصیت ورزشی ، کماندویی و رزمی داشت . ژست های خیلی آرتیستی هم داشت . یک سری روش های طنز داشت . خیلی شجاع بود . استایل ورزشی و جسمی اش خیلی خوب بود . از آن دسته آدم هایی بود که اهل معنویات بود ولی خودش را خیلی دور از […]

خون شهدا نمیگذاشت شهید سید محمد به مرخصی برود
پای کار وایسید ، ما ها باید بمونیم

خون شهدا نمیگذاشت شهید سید محمد به مرخصی برود

شهید سید محمد زینال حسینی ، دومین فرمانده گردان تخریب ، از لحاظ نظامی خیلی توانمند و قدرتمند بود . شهید حاج عبدالله نوریان ( فرمانده اول گردان ) معمولا کارهای فرماندهی و ستادی رو انجام میداد ، یعنی جلسات لشکر رو می رفت و بیشتر بیرون بود . آموزش بچه های گردان و تربیت […]

برادر ها ! همه مثل شهید حاج قاسم اصغری باشید
توصیه ی شهید سید محمد زینال حسینی

برادر ها ! همه مثل شهید حاج قاسم اصغری باشید

من با هماهنگی شهید حاج قاسم اصغری اومدم به گردان تخریب . به این صورت که رفتم درب خانه‌ شهید اصغری و گفتم می خواهم بیایم به تخریب . قبلش مدتی کردستان بودم ، مدتی لشکر ۲۷ بودم که هم زمان با عملیات خیبر بود . بعد اومدم گفتم می خواهم بیایم به گردان تخریب […]

شهید حاج قاسم اصغری اینگونه خاطره تعریف میکرد
طوری می گویم که ریا نباشد و تو چیزی یاد بگیری

شهید حاج قاسم اصغری اینگونه خاطره تعریف میکرد

شهید حاج قاسم اصغری از عملیات سیدالشهداء ع می گفت  و تعریف میکرد ؛ میگفت : دریاچه ماهی ، سمت شلمچه ، دریاچه ای بود با آب راکد که مانند آب استخر صاف بود.  بچه ها رفتند و دشمن آتش را بست به بچه ها و بچه ها روی زمین خوابیدند و نمی توانستیم کاری […]

پیام فقط یک جمله گفت اما از روی اخلاص و صفا و سادگی
وقتی بحث ، بالا گرفت ...

پیام فقط یک جمله گفت اما از روی اخلاص و صفا و سادگی

شهید پیام پوررازقی ، این بچه‌ی مظلوم ! توی جلسه‌ی قبل از عملیات ام الرصاص که بحث می‌کردند ، بچه‌های اطلاعات گفته بودن که بچه های تخریب نباید بیان برای شناسایی . چون عملیات لو میره . ما اطلاعاتی ها خودمون میریم شناسایی می‌کنیم و مسائل رو میگیم . توی ستاد فرماندهی لشگر ، در […]

اولین باری که شهید حاج قاسم اصغری را دیدم
بعد از عملیات خیبر

اولین باری که شهید حاج قاسم اصغری را دیدم

من بچه ی قلعه حسن خان (شهر قدس) بودم . شهید حاج قاسم اصغری هم بچه ی قلعه حسن خان بود اما یکدیگر را نمیشناختیم . قبل از عملیات خیبر در سال شصت و دو ، به تازگی تیپ حبیب بن مظاهر تشکیل شده بود و این اولین باری بود که ثبت نام میکردند و […]

دیدار با خانواده شهید داوود ابراهیمی
حدیثی که مادر شهید ابراهیمی خواند

دیدار با خانواده شهید داوود ابراهیمی

در گردان رسم که وقتی یکی از بچه ها به شهادت می رسید ، در اولین فرصت ، کل گردان به مرخصی می آمد و اولین کاری که می کردند این بود که به قبل از این که به خانه هایشان بروند و به خانواده های خودشان سر بزنند ، قبل از این که پراکنده […]

حاج ناصر گفت داوود ابراهیمی در عملیات بعدی شهید میشود
ثبات قدم های شهید داوود ابراهیمی

حاج ناصر گفت داوود ابراهیمی در عملیات بعدی شهید میشود

در یک مقطعی ، در پادگان امام علی سنندج بودیم و تا جایی که خاطرم هست ، در آن زمان من مسئول مقر بودم . شهید حاج ناصر اربابیان چند نفر را شمرد و گفت این ها در عملیات بعدی شهید می شوند ، و از آن چهار شاید سه نفرشان شهید شدند اما من […]

حدیثی که شهید داوود ابراهیمی میخواند
سه بار سوره ی توحید را بخوانید

حدیثی که شهید داوود ابراهیمی میخواند

شهید داوود ابراهیمی بچه ی کم سن و سالی بود . هنوز ریش و سبیل در نیاورده بود ، چشم های زاغ داشت . پوست سفید و زیبا و خیلی خوشگلی داشت . در جبهه بدلیل شرایط خاصی که وجود داشت ، یک سری قواعد درباره ی دوستی ها و رفاقت ها بود که بچه […]

شهید غلامحسین رضایی ، جوان خوش خنده ، شوخ طبع و با صفا
وقتی غلامحسین رضایی خاطره تعریف میکرد

شهید غلامحسین رضایی ، جوان خوش خنده ، شوخ طبع و با صفا

شهید غلامحسین رضایی ، جوانی سبزه رو ، بسیار خوش خنده ، شوخ طبع و با صفا بود . توجه اش به مسائل عبادی و ذکر و نماز خیلی خوب بود یعنی آدم باطن دار و با معنویتی بود . به لحاظ نظامی هم خوب و قوی بود .  به قول امروزی ها بمب روحیه […]

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج فیاض قائد
آشنایی با شهید حاج قاسم اصغری

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج فیاض قائد

بنده فیاض قائد هستم. توفیق داشتم که در سال های جنگ برای دفاع از کشور و کیان اسلامی کشور، در جبهه های جنوب و غرب حضور داشته باشم . بنده از سال شصت و سه در شهر قدس آن زمان  در کارهای پرسنلی معمولا سعی می کردم به بچه های بسیج و سپاه کمک کنم […]

بیدار شو ! یک صلوات بفرست و بگیر بخواب
مهدی ضیائی شهید شد ولی تو

بیدار شو ! یک صلوات بفرست و بگیر بخواب

یک شب برادر سلیمان آقائی ، من را از خواب بیدار کرد و گفت : یک صلوات بفرست . گفتم چرا صلوات بفرستم؟ هر کاری کرد صلوات نفرستادم! از روی لجبازی هم صلوات نفرستادم. بعداً برایم تعریف کرد و گفت آن شب بعد از تو ، رفتم شهید مهدی ضیائی را هم بیدار کردم و […]

تقابل اسطوره ها و شرّ و شیطون های گردان تخریب به روایت حاج مسعود میسوری
دو مدل رفتاری رایج بین بچه های تخریب

تقابل اسطوره ها و شرّ و شیطون های گردان تخریب به روایت حاج مسعود میسوری

همونطور که حاج آقا تاج آبادی فرمودند ، اصطلاح اسطوره ها رو ، برادر حاج علی بهجانی ممقانی مُد کرد . بین بچه های گردان تخریب ، دو مدل رفتاری بوجود اومده بود . غیر از یک عده که نیروهای عادی بودند ، یک سری از بچه ها بودند که اینا خیلی شعائر مذهبی و […]

شهید سید محمد زینال حسینی گربه ها رو دم حجله کشت
خاطره ای از زبان شهید حاج ناصر اربابیان

شهید سید محمد زینال حسینی گربه ها رو دم حجله کشت

شهید سید محمد زینال حسینی از بچه های شهید چمران بود . ظاهرا از همون اول جنگ توی جبهه بود . خاطره ای رو فکر می کنم حاج ناصر اسماعیل یزدی تعریف می کردن که شهید علیرضا پیکاری گفته بود که یک سرگرد ارتشی فرمانده گردان تخریب بود و گردان هم در حد یک گروه […]

استقامت و تلاش ستودنی شهید سعید صدیق
شهید سعید صدیق

استقامت و تلاش ستودنی شهید سعید صدیق

شهید سعید صدیق یک جوان خیلی لاغر و اصطلاحا ترکه ای بود . من یادمه یک سری که برای آموزش رفته بودیم ، یک اژدر بنگال دستش بود و داشت میدوید ولی وقتی پاهاش رو که نگاه میکردیم ، مثل نی قلیون بود و خیلی ماهیچه هایش دیده نمی شد. من تعجب کرده بودم و […]

ویژگی شهید علی اصغر صادقی
حرمت و شخصیت و عزت آدم های مقابل

ویژگی شهید علی اصغر صادقی

شهید علی اصغر صادقی یکی از اون کسایی بود که محبتش از همون لحظه اول که دیدمش به دلم نشست . به نظرم می آید از ما بزرگتر بود . خب معمولا آدم هایی که توی معاشرت اجتماعیشون آدم های باحالی هستند ، حرمت و شخصیت و عزت آدم های مقابل رو خیلی خوب و […]

از همون لحظه ی اول توی دل همه نفوذ کرده بود
شهید حسن پردازی مقدم

از همون لحظه ی اول توی دل همه نفوذ کرده بود

شهید حسن پردازی مقدم یه مدت گردان تخریب نبود . من زمانی که اومدم ایشون نمیدونم به چه دلیلی توی گردان نبود . البته قبل از من توی گردان بود . ولی من که بیست و سوم تیرماه 1364وارد گردان تخریب شدم ، ایشون توی گردان نبود . بعد از عملیات عاشورای سه دوباره اقای […]

نه میجوشید ، نه میگفت ، نه میخندید
شهید حمیدرضا علیپور

نه میجوشید ، نه میگفت ، نه میخندید

شهید حمیدرضا علیپور ، یه شخصیت جدی ، اهل مراقبه واهل ذکر بود . نزدیک غروب که میشد یه گوشه ای توی محوطه ی گردان حضرت زینب می نشست . همیشه این موقع ها در حال ذکر گفتن بود و خلوتی با خدا داشت. اشکی داشت، حالی داشت . شهید علیپور نه با بچه ها […]

با گروه تحقیقاتی خالدین همراه شوید

سلام!
من پژوهشگر فرهنگ ایثار و شهادت و تاریخ معاصر هستم...

هر روز از شهدای دفاع مقدس ، شهدای دفاع از حرم و شهدای امنیت و اقتدار، ببینید وبخوانید و بشنوید ...

کانال خالدین، یک آغاز برای شروع رفاقت با شهداست...

هر روز از شهدا ببینید و بخوانید و لذت ببرید

برنامه غذایی

رایگان

برای شما!

متشکرم!


Fatal error: Uncaught TypeError: strtoupper() expects parameter 1 to be string, null given in /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Processor/Dom.php:145 Stack trace: #0 /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Processor/Dom.php(145): strtoupper(NULL) #1 /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Processor/Dom.php(107): WP_Rocket\Engine\Optimization\LazyRenderContent\Frontend\Processor\Dom->add_hash_to_element(Object(DOMElement), 2, '<!DOCTYPE html>...') #2 /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Controller.php(155): WP_Rocket\Engine\Optimization\LazyRenderContent\Frontend\Processor\Dom->add_hashes('<!DOCTYPE html>...') #3 /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-conte in /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Processor/Dom.php on line 145