به ما میگفت شما زیاده روی کردید و به اونا میگفت شما یه قدم جلو تر از اسلامید عملیات بیت المقدس به روایت حاج احمد حسین خانی مردم به امید تو هستند و تو داری چرت میزنی؟ دفاع مقدس ، ترسیم کننده وضع معادلات قدرت در حاکمیت سلطه به ما یاد داد هرچیز را در زمان خودش از ایشان بخواهیم آن روز فهمیدیم که خاک هم پذیرای جنازه افسر بعثی نیست فقط من زنده ماندم تصور میکردند با رحلت امام فروپاشی نظام مقدس آغاز میشود
من قاسم فیروزبخت برادر شهید رسول فیروزبخت هستم. ما چهار برادر بودیم که همگی در جبهه به فعالیت مشغول بودیم . من در گردان حضرت علی اکبر بودم و حاج کاظم در توپ خانه بود. محمد در تدارکات بود و حاج رسول در تخریب بود. در اردوگاه کوثر یک حالت چهار راه مانندی هست . […]
سال شصت و شش بود که برادرم ، شهید حاج رسول فیروزبخت در عملیات نصر چهار از ناحیه پا زخمی شده بود و راه رفتن برایش سخت بود . بیمارستان و جاهای مختلفی برای درمان می رفتیم . تا اینکه ما را به بنیاد جانبازان در خیابان بهبودی تهران معرفی کردند. آن سال خیلی بد […]