• امروز : پنجشنبه, ۳۰ فروردین , ۱۴۰۳
وقتی حاج رسول مجروح شده بود

نوش جانتان اما گرسنگان اتیوپی این طوری غدا نمی خورند که شما می خورید

  • کد خبر : 3085
نوش جانتان اما گرسنگان اتیوپی این طوری غدا نمی خورند که شما می خورید

سال شصت و شش بود که برادرم ، شهید حاج رسول فیروزبخت در عملیات نصر چهار از ناحیه پا زخمی شده بود و راه رفتن برایش سخت بود . بیمارستان و جاهای مختلفی برای درمان می رفتیم . تا اینکه ما را به بنیاد جانبازان در خیابان بهبودی تهران معرفی کردند. آن سال خیلی بد […]

سال شصت و شش بود که برادرم ، شهید حاج رسول فیروزبخت در عملیات نصر چهار از ناحیه پا زخمی شده بود و راه رفتن برایش سخت بود . بیمارستان و جاهای مختلفی برای درمان می رفتیم . تا اینکه ما را به بنیاد جانبازان در خیابان بهبودی تهران معرفی کردند.

آن سال خیلی بد بود . ما کارها را انجام دادیم و بیمارستان معاینه کردند . همه کارها را انجام دادند و گفتند عمل پایش خیلی مشکل است و به ما معرفی می کنیم فلان بیمارستان و یک تاریخی را هم مشخص کردند .

گفتم تا این فاصله برویم و یک ناهار بخوریم که حاج رسول گفت : اول به مسجد برویم و  نماز بخوانیم . سر خیابان بهبودی مسجد بود ، حاج رسول خیلی تاکید داشت که نماز را دقیق و سر وقت بخواند . نماز را خواندیم و به رستوران رفتیم . من سفارش هشت سیخ کوبیده و نوشابه و ماست دادم . حاج رسول خبر نداشت که من سفارش دادم . بنابراین وقتی غذا را آورد حاج رسول گفت : مگر از اتیوپی آمدیم که این همه غذا سفارش دادی؟ گفتم بخوریم دیگر . خیلی روی غذا خوردن حساس بود . حتی یک قاشق اضافه تر آقدری که سیرش میکرد نمی خورد . ما غذا را خوردیم و ایشان فقط یک سیخ خورد و سیر شد . به ما گفت : نوش جانتان اما گرسنگان اتیوپی این طوری غدا نمی خورند که شما می خورید .

عملیات والفجر هشت به روایت حاج حسن نسیمی
لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=3085
  • نویسنده : برادر شهید حاج رسول فیروزبخت
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

01اسفند
عملیات والفجر هشت به روایت حاج حسن نسیمی
محور جزایر مجنون در عملیات والفجر هشت

عملیات والفجر هشت به روایت حاج حسن نسیمی

29بهمن
رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند
روایتی از اعتقادات فرماندهان شهید گردان تخریب

رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند

29بهمن
ماجرای قرآن جیبی شهید حاج عبدالله نوریان
هدایا و نامه هایی که از پشت جبهه می آمد

ماجرای قرآن جیبی شهید حاج عبدالله نوریان

ثبت دیدگاه