شهید غلامحسین رضایی ، جوان خوش خنده ، شوخ طبع و با صفا اگر حقّ با قلب پیوند خورده باشد، شهادت از عسل شیرین تر است از شهادت شهید پیام شریفی تا مخابره خبر شهادت من طوری یا حسین گفت که ساختمان لرزید وقتی دلم تاب نیاورد و به دنبال قاسم رفتم چهارده نفر از بچه ها شهید شدند و ما شیمیایی شدیم رویکرد گروه خالدین در اصلاح یا دست بردن در خاطرات بجنبید که عقب نمانیم و خودمان را برسانیم
قبل از عملیات ام الرصاص ، لشگر سید الشهدا ع مانور داشت . قرار بر این بود که توی این مانور ، پشت رودخانه کارون ، غواص ها از بزنن به آب و این طرف در بیان و عملیات کنن . یه منطقه ی جزیره مانندی بود که ما رفتیم و اونجا ، دینامیت ها […]
بعد از عملیات عاشورای ۳ از منطقه ی عملیاتی عاشورای سه اومدیم و رفتیم مقر گردان که یه جاده ای بود که می رفت پشت کرخه . اسمش رو بعدها گذاشتن موقعیت السابقون که زاغه ی ما اونجا بود . یکم بالاتر از زاغه ، شیاری بود که اونجا مقر گردان بود . برای خواب شبمون […]