• امروز : دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت , ۱۴۰۳
خدا رحم کرد که این کار انجام نشد

مانور عملیات ام الرصاص به روایت حاج علی اکبر جعفری

  • کد خبر : 3413
مانور عملیات ام الرصاص به روایت حاج علی اکبر جعفری

قبل از عملیات ام الرصاص ، لشگر سید الشهدا ع مانور داشت . قرار بر این بود که توی این مانور ، پشت رودخانه کارون ، غواص ها از بزنن به آب و این طرف در بیان و عملیات کنن . یه منطقه ی جزیره مانندی بود که ما رفتیم و اونجا ، دینامیت ها […]

قبل از عملیات ام الرصاص ، لشگر سید الشهدا ع مانور داشت . قرار بر این بود که توی این مانور ، پشت رودخانه کارون ، غواص ها از بزنن به آب و این طرف در بیان و عملیات کنن . یه منطقه ی جزیره مانندی بود که ما رفتیم و اونجا ، دینامیت ها رو با چاشنی کار گذاشتیم و با چسب بسته بودیم به هم . میخواستیم وقتی مانور عملیات شروع شد ، خط رو منفجر کنیم . اونجا شهید سید محمد زینال حسینی اومد و گفت m11 ها رو اینجا بذاریم . ما گفتیم چی میگی ؟ اگر m11 ها رو اینجا بذاریم که همه کشته میشن ! خلاصه حریف سید نشدیم و مین ها رو کار گذاشتیم .

جهت اطلاع شما این مین هایی که سیم تله گذاشته بودیم ، منفجر نشد . فقط همین دینامیت ها رو روشن کردیم . خدا رحم کرد که این کار انجام نشد .

روز مانور ، من با شهید توحید ملازمی رفتیم لب آب که ببینیم چه خبره ؟ دیدیم توحید گفت غواص ها رو می بینی ؟ گفتم غواص ها؟ گفت آره .

چراغ قوه رو روشن کردم و انداختم روی صورت غواص ها . غواص ها رسیده بودن نزدیک ما اما هنوز هیچکدوم از سیم خاردار ها رو قیچی نزده بودن . ما داشتیم می دیدیمشون و اون ها هم ما رو دیدن . یکی دو نفرشون گفتن اینهاش ، ایناهاش .

یک دفعه دیدیم قایق ها حرکت کردند . قایق ها قرار بود با علامت غواص ها حرکت کنند اما چراغ ما رو اشتباه گرفتن و حرکت کردند . در حالی که غواص ها و تخریب چی ها هنوز سیم خاردار ها رو پاره نکرده بودند . ما به اون مانور گند زدیم .

پیام فقط یک جمله گفت اما از روی اخلاص و صفا و سادگی

من نگفتم که من اینکار رو انجام دادم ولی همین باعث شد که طراح های عملیات متوجه بشن عراقی ها هم ممکنه بیان و چراغ روشن کنن عملیات لو بره .

لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=3413
  • نویسنده : حاج علی اکبر جعفری
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

01اسفند
عملیات والفجر هشت به روایت حاج حسن نسیمی
محور جزایر مجنون در عملیات والفجر هشت

عملیات والفجر هشت به روایت حاج حسن نسیمی

29بهمن
رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند
روایتی از اعتقادات فرماندهان شهید گردان تخریب

رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند

29بهمن
ماجرای قرآن جیبی شهید حاج عبدالله نوریان
هدایا و نامه هایی که از پشت جبهه می آمد

ماجرای قرآن جیبی شهید حاج عبدالله نوریان

ثبت دیدگاه