حاج عبدالله پشت فرمان نشست و پرسید بسم الله الرحمن الرحیم گفتید ؟
اعتمادی که فرماندهان لشگر به حاج عبدالله نوریان داشتند
میخوام پیشت شهید بشم خودت بگو چیکار کنم
عملیات کربلای چهار به روایت حاج جعفر طهماسبی
حاج ناصر اسماعیل یزدی
حاج جعفر طهماسبی
من حلال کنم ؟ خدا حلالتان کند …
ماجرای سوختن پای شهید هادی مهین بابایی
معمولا رسم بود که بعد از عملیات ها ، قرار می گذاشتیم که وقتی برای مرخصی به تهران آمدیم ، برویم و به خانواده های شهدا سر بزنیم . بعد از شهادت شهید سیامک معماز زاده هم همینطور شد . قرار گذاشتیم و در دو راهی دزاشیب جمع شدیم . من بودم و حاج عبدالله […]
شهید سیامک (حسین) معمارزاده بچه ی بالاشهر بود . خونه پدریش توی محله تجریش تهران بود . خانواده اش از نظر مالی مرفه بودن . البته مرفه از دیدگاه من . فکر میکنم تنها پسر خانواده بود . درس خونده هم بود چون یه روز رفتیم خونشون ، پدرش خیلی اصرار میکرد که این پسر […]