شما چطوری جرات کردید صد تا بمب را خنثی کردید ؟ همین کارت باعث میشه شهادتت عقب بیوفته…. مرکز تحقیقات گردان تخریب و شهید سید امین صدرنژاد ماجرای اسارت سربازان ارتش در دهلران من نوه ی پسری حاج شیخ فضل الله نوری هستم (قسمت پنجم) عملیات والفجر یک به روایت حاج مهدی قدیمی ایمان و توکل به شیوه ی شهید پیام پوررازقی شهید محمود گلزاری برای ما مثل یک پدر و برادر بود
به گزارش خالدین، حجه الاسلام و المسلمین حاج مجید بختیاری از رزمندگان گردان تخریب لشگر ده سیدالشهدا علیهالسلام در دوران هشت سال دفاع مقدس بودند و امروز پس از گذشت بیش از سی سال از پذیرش قطعنامه، دعوت پژوهشگران گروه خالدین را پذیرفته و در مقابل دوربین، برای بیان بخشی از خاطرات خود حاضرشدهاند. آنچه […]
بنده محمد زارعکار هستم . در دوران دفاع مقدس قبل از این که وارد گردان تخریب لشگر ده سیدالشهداء علیه السلام بشوم ، مدتی در گردان تخریب لشگر علی ابن ابیطالب علیه السلام بودم . و همیشه ، آن جا تعریف تخریب سیدالشهدا را میشنیدیم و علی الخصوص ذکر خیر حاج عبدالله نوریان را زیاد […]
به گزارش خالدین، عباد الله قمبری همدانی از رزمندگان گردان تخریب لشگر ده سیدالشهدا علیهالسلام در دوران هشت سال دفاع مقدس بودند و امروز پس از گذشت بیش از سی سال از پذیرش قطعنامه، دعوت پژوهشگران گروه خالدین را پذیرفته و در مقابل دوربین، برای شرحی از خاطرات خود حاضرشدهاند. آنچه مطالعه میکنید، بیان ایشان […]
به گزارش خالدین ، حاج ذبیح الله کریمی یکی از رزمندگان و دلاوران گردان تخریب لشگر ده سیدالشهداء علیه السلام در دوران هشت سال دفاع مقدس بودند و امروز پس از گذشت بیش از سی سال از پذیرش قطع نامه دعوت پژوهشگران گروه خالدین را پذیرفته و در مقابل دوربین ، برای بیان خاطرات خود […]
گروه تحقیقاتی خالدین در راستای ضبط و ثبت خاطرات شهدای دفاع مقدس اینبار خدمت جانباز سرافراز حاج حسن نسیمی رسیده است . به گزارش خالدین ، حاج حسن نسیمی یکی از رزمنده های تخریبچی و از فرماندهان دفاع مقدس هستند . آنچه مطالعه میفرمایید مقدمه ای برای آشنایی با حاج حسن نسیمی است که ایشان […]
به گزارش گروه تحقیقاتی خالدین ، حاج حبیب فرخی یکی از رزمنده های گردان تخریب لشگر ده سیدالشهداء علیه السلام و یکی از یادگاران و هم نفس های شهدای دفاع مقدس هستند که بنا بر شنیده ها از سایر همرزمان ، نقش کلیدی و مهمی را در برهه ای که در گردان حضور داشته اند […]
یاد رفقای شهیدمان بخیر . چه عاشقانه، چه عارفانه ، چه صادقانه، چه مخلصانه رفتند یاران تخریب. آنان که در طریق حق جان شیرین خود را، به عشق اسلام، به عشق ولایت، به عشق ملت و به عشق این وطن نثار رکردند. تا اسلام عزیز سرافراز و ایران عزیز سربلند باقی بماند. شهدا دوستتان داریم. […]
اولین دیدار من با شهید حاج عبدالله نوریان ، بعد از عملیات خیبر بود که من تازه اعزام گرفته بودم و به جبهه اومدم . اعزام های قبل از آن اعزامی که به گردان تخریب لشگرسیدالشهداء علیه السام اومدم ، اعزام به لشگر بیست و هفت محمد رسول الله (ص) بود . قبل از عملیات […]
محمد صادق دانشی هستم ، از اعضای سابق سپاه پاسداران و از جمعی نیروهای تخریب قرارگاه کربلا و خاتم الانبیاء که توفیق همکاری تقریباً یک سال و خورده ای الی دو سال را با شهید حاج عبدالله نوریان داشتم . شروع آشنایی من با شهید نوریان به سال های شصت و یک به بعد برمی […]
بعد از اتمام دوره ی آموزشی ، اعزام شدیم به منطقه اهواز . رفتیم و در اهواز بودیم . آن موقع این طور بود که بچه ها بصورت تیم تیم می شدند ، دسته دسته می شدند . در مدارس اهواز به ما جا داده بودند . اهواز آن زمان چون تازه جنگ شده بود […]
من منوچهر قائد امینی هستم، و آشنایی من با گردان به این صورت بود که من با آقا رضا راجعی رفیق بودم و ایشان از گردان تخریب خیلی تعریف می کردند . به همین خاطر من هم شیفته ی اخلاقیات بچه هایی که می گفت شدم و به گردان تخریب آمدم. من در منطقه قلاجه […]
بنده فیاض قائد هستم. توفیق داشتم که در سال های جنگ برای دفاع از کشور و کیان اسلامی کشور، در جبهه های جنوب و غرب حضور داشته باشم . بنده از سال شصت و سه در شهر قدس آن زمان در کارهای پرسنلی معمولا سعی می کردم به بچه های بسیج و سپاه کمک کنم […]
خدمت شما عرض کنم که علی اکبر جعفری هستم . اواخر جنگ اسممو گذاشتن مقداد . یکی از شهدا به اسم شهید رسول فیروزبخت اسمم رو گذاشت مقداد و این اسم دیگه رو من موند . بچه ها من رو هم به اسم مقداد میشناسن و هم به اسم علی اکبر جعفری . اواخر سال ۱۳۶۲ […]
محمد غلام علی هستم متولد سال 1342 ماه شهریور . اولین بار که تصمیم به حضور در جبهه داشتم از نماز جمعه تهران شروع شد ، در آن زمان حجت اسلام آقای هادی غفاری قبل از خطبه ها سخنرانی داشتند . فرمودند جنگ به این گونه است و هرکس آمادگی حضور در جنگ دارد ، […]
نحوه ورود من به گردان تخریب لشکر سید الشهدا به این شکل بود که ما در دوران جنگ به عنوان روحانی و مُبَلِغ اعزام می شدیم و قبل از اینکه به گردان تخریب بیایم از طریق دفتر تبلیغات قم جاهای مختلفی اعزام شدیم. یک بار خارج از آن کانال رفتیم تا اینکه در قبل از […]
بسم الله الرحمن الرحیم با اذن از شهدا . عملیات خیبر تمام شده بود که من اعزام مجدد انفرادی گرفتم و به منطقه رفتم . سید الشهدا تیپ بود به گردان که رفتم دیدم که گردان نیرو ندارد و بچه ها بعد از عملیات خیبر به مرخصی رفته بودند. گردان منتظر بچه ها بود که […]
فکرکنم سال 60 بود .در سومار، که اون موقع تیپ سیدالشهدا درست شده بود ، برای گردان تخریبش نیرو میخواستند که ماهم داوطلبانه اومدیم سومار، خدمت شهید حاج عبدالله نوریان روزی که میخواستیم اعزام بشیم .من اون موقع کمیته ای بودم .اجازه نمیدادن بریم جبهه .پیچوندیم اومدم پادگان امام حسن .اون موقع من دوره دیده […]
بنده ابراهیم قاسمی هستم سال 61 برج 9 من وارد لشکر سید الشهدا شدم که آن موقع تیپ بود. آن زمان ابتدا که وارد لشکر شدم به خاطر اعزام مجدد بودنم ، تأکید داشتند آنهایی که رانندگی بلد هستند به ترابری بروند . چون راننده نیاز داریم و اعزام مجدد باشد تا بتواند در خط […]
امروز بیست و چهارم مرداد سال هزارو چهارصد و یک است و ما باید خاطرات سال 64 را بگوییم که خیلی زمان گذشته است. قبل از اینکه به گردان تخریب بروم با حاج قاسم اصغری دوست بودم . در شهر قدس فعلی ( قلعه حسن خان ) با ایشان بچه محل بودم. 23 تیر ماه […]
اولین برخوردم با شهید حاج عبدالله مربوط به اوایل سال 1363 بود. بعد از پایان دوره آموزشی سپاه پاسداران ما را مامور کردند به واحد مهندسی رسمی . در آن زمان لانه جاسوسی مقر اصلی مان بود. حاج عبداله را اولین بار آنجا دیدم . به ما گفتند که ایشان فرمانده گردان تخریب تیپ سید […]
سید محمود سید مرتضی هستم از گردان تخریب تیپ 10 سید الشهدا . نحوه ورود به این صورت بود که حاج عبداله امد و از تخریب گفت و کسانی هم داوطلب شدند. من هم به این صورت به گردان تخریب رفتم.ما زمان کمی در خدمت شهید بهرامی بودیم. زمان خدمتمان کنار هم بود که ایشان […]
من قبل از عملیات خیبر به تخریب رفتم آن موقع مقر گردان در پادگان دو کوهه بود پشت بهداری لشکر 27 بود. چند ماهی ماندم در چم امام حسن پاییز 63 آنجا توسط شهید ناصر اربابیان آموزش دیدیم . عملیات خیبر که من تازه آمدم بودم ولی در منطقه عمومی جفیر رفتیم اما در عملیات […]
بسم اله الرحمن الرحیم احمد رضا حسین خانی هستم متولد سال 1345 . به مناسبت انقلاب و تشکیل بسیج من هم رفتم عضو بسیج پایگاه متقین شدم مسجد قندی در خیابان تختی آن جا از ناحیه آقایی آمد و گفتن ما برای فتح المبین نیرو می خواهیم. عملیات فتح المبین یکی از عملیات های خیلی […]
بسم الله الرحمن الرحیم ناصر اسماعیل یزدی هستم. از بچه های گردان تخریب. از سال 59 یعنی قبل از اینکه جنگ شروع شود بحث کردستان پیش امد. من و چند نفر از بچه محل هایمان می خواستیم عازم کردستان شویم. در این فاصله که ما آماده می شدیم جنگ شروع شد. ما جزء اولین نیروهایی […]
جعفر طهماسبی هستم رزمنده گردان تخریب لشکر سید الشهدا علیه السلام من در فروردین سال 1363 رسماً وارد تخریب شدم اما قبل از فروردین 1363 یعنی از زمان والفجر دو به بعد ارتباط با گردان داشتم سید الشهدا نبودم قرار کربلا بودم به جهت اینکه حاج ابراهیم برادرم در گردان بود به گردان سر می […]