• امروز : یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
سرش را پایین انداخت و رفت

وقتی شهید محسن چهاردولی خودش را ثابت کرد

  • کد خبر : 2584
وقتی شهید محسن چهاردولی خودش را ثابت کرد

در دهه اول اسفند سال 64 من و شهید محسن چهاردولی و چند نفر دیگر که بعدا به شهادت رسیدند از جمله شهید سعید منتظری ، شهید غلامرضا زند و شهید سید مهدی اعتصامی وارد گردان تخریب لشکر سید الشهدا شدیم. قبل از اینکه وارد شویم به یک موقعیتی رفتیم به نام  کوثر که آن […]

در دهه اول اسفند سال 64 من و شهید محسن چهاردولی و چند نفر دیگر که بعدا به شهادت رسیدند از جمله شهید سعید منتظری ، شهید غلامرضا زند و شهید سید مهدی اعتصامی وارد گردان تخریب لشکر سید الشهدا شدیم.

قبل از اینکه وارد شویم به یک موقعیتی رفتیم به نام  کوثر که آن جا تقسیم شدیم و به یک موقعیتی در کرخه رفتیم و منتظر یک ماشینی بودیم که ما را به اردوگاه شهید کهن  یا همان مقرّ الوارثین بیاورد  .

در آنجا شهید محسن چهاردولی به دلیل کلاس های طلبگی که رفته بود بحث احکام فرایض دینی، مثل نماز و روزه و نماز و روزه مسافر را برای بچه های دیگر توضیح می داد . یعنی از این فرصت که ما منتظر ماشین بودیم استفاده می کرد و توضیح می داد . یکی از این بچه هایی که قدیمی بود و ادعائی در مسائل احکام داشت جلو آمد و حکم یک مسئله ای را از برادر چهاردولی سوال کرد. شهید محسن چهاردولی شروع به باز کردن مسئله کرد که این چند حالت دارد و شرطش این است و خلاصه توضیح مفصلی داد.

این بنده خدا که ادعائی داشت ولی آنجا دید که شهید چهاردولی خیلی مسلط به مباحث است ، سرش را پایین انداخت و رفت…

من با آقای تاج آبادی شوخی می کردم
لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=2584
  • نویسنده : حاج حسین بداغی
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

01اسفند
عملیات والفجر هشت به روایت حاج حسن نسیمی
محور جزایر مجنون در عملیات والفجر هشت

عملیات والفجر هشت به روایت حاج حسن نسیمی

29بهمن
رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند
روایتی از اعتقادات فرماندهان شهید گردان تخریب

رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند

29بهمن
ماجرای قرآن جیبی شهید حاج عبدالله نوریان
هدایا و نامه هایی که از پشت جبهه می آمد

ماجرای قرآن جیبی شهید حاج عبدالله نوریان

ثبت دیدگاه