• امروز : شنبه, ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳
بچه های گردان حضرت زینب زدند به خط

طلبه رزمی تبلیغی و بسیار شجاع ، شهید سعید نخبه زعیم

  • کد خبر : 1814
طلبه رزمی تبلیغی و بسیار شجاع ، شهید سعید نخبه زعیم

آقای حاج مسعود تاج آبادی  یک روحانی رزمنده بودند که در گردان حضور داشتند اما بنده چون مقید به فعالیت های پشت جبهه بودم مرتب در رفت و آمد بودم . بعضی از دوستان روحانی بودند که علاوه بر گردان، جاهای دیگری نیز می رفتند و سر می زدند از جمله این روحانی ها آقای […]

آقای حاج مسعود تاج آبادی  یک روحانی رزمنده بودند که در گردان حضور داشتند اما بنده چون مقید به فعالیت های پشت جبهه بودم مرتب در رفت و آمد بودم . بعضی از دوستان روحانی بودند که علاوه بر گردان، جاهای دیگری نیز می رفتند و سر می زدند از جمله این روحانی ها آقای سعید نخبه زعیم بود که از بچه های چیذر بود با حاج آقا رضا سیاوشی که ایشان همچنان هستند  امام جماعت بودند . حاج آقای نخبه زعیم یک ویژگی داشتند که  مربوط به زور بازوی ایشان بود که بسیار قوی بودند .

هر وقت ایشان با بچه ها خوش و بش می کردند دست بچه ها را فشار میداد ، خیلی لاغر اندام بودند اما مچ قوی داشتند ویژگی دیگر ایشان در رانندگی بود ، هر وقت کنار بچه ها می نشست دنده را ایشان عوض می کرد خلاصه از این طرق با بچه ها ارتباط برقرار می کردند . هم شاداب و هم مودب بود و هم ورزشکار، در عملیات کربلای پنج از تیپ فرات بچه ها آمدند خط و وقتی من با بچه های گردان تخریب وارد خط شدم ، بچه ها گفتند که بچه های گردان حضرت زینب زدند به خط ، از جمله ی این بچه ها آقای نخبه زعیم بود که با لباس غواصی بودند . من سپردم به بچه ها که هر وقت آقای نخبه زعیم برگشت به من اطلاع بدید تا ایشان را ببینم . نزدیک های غروب بود که بچه ها صدا زدند نخبه زعیم ! نخبه زعیم ! من خیال کردم برگشته رفتم که با ایشان صحبت کنم دیدم ایشان را با برانکارد آورده بودند ، ملحفه را کنار زدم دیدم ایشان  سر نداشت . این خاطره از شهید عزیز نخبه زعیم بود که ایشان به عنوان طلبعه رزمی تبلیغی بسیار شجاع بودند.

زخم زبان های مردم و اقوام را چه طور تحمل کنم؟

 

لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=1814
  • نویسنده : سید محمد عابدین زاده
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

01اسفند
عملیات والفجر هشت به روایت حاج حسن نسیمی
محور جزایر مجنون در عملیات والفجر هشت

عملیات والفجر هشت به روایت حاج حسن نسیمی

29بهمن
رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند
روایتی از اعتقادات فرماندهان شهید گردان تخریب

رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند

29بهمن
ماجرای قرآن جیبی شهید حاج عبدالله نوریان
هدایا و نامه هایی که از پشت جبهه می آمد

ماجرای قرآن جیبی شهید حاج عبدالله نوریان

ثبت دیدگاه