شنیدم بعضی بچه ها جن ظاهر میکنند یک خاطره خنده دار از عملیات والفجر چهار مهدی ضیایی در میدان مین دوید و یک گردان را رد کرد ماجرای اعزام شهید سلطان علی معصومی به گردان تخریب زحمتی که شهید محمدهادی ذوالفقاری برای کوچه های شهر کشید فرمانده سپاه قدر ، رزمنده ی مجروح را به دوش گرفت و به عرش برد خبرنگار شهید ، علی اکبر طحانی مصاحبه با مردی که دشمن را به لرزه در آورده
بخشی از خاطرات شهید مصطفی صدرزاده : حسن کار همه را راه میانداخت. از صبح تا شب برنامههاش يک چيز بود، آن هم خدمت به رزمندگان. همه بچهها میگفتند: «حسن آخر معرفت هست». همه را میخنداند. همه به یک طریقی عاشقش شده بودند. يک روز که میخواستيم غذا به دست بچهها برسانيم با موتور راه […]