• امروز : شنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۳

لشگر ده سیدالشهداء علیه السلام

طوری که انگار یک شهید را می خواهد تشییع کند
وقتی تصادفا یک پرنده به شیشه ماشین برخورد کرد

طوری که انگار یک شهید را می خواهد تشییع کند

در پادگان ابوذر بودیم که یک روز حاج عبدالله نوریان یک ماموریت به ما سپرد . در این مأموریت بنده بودم ، حاج عبدالله سمنانی و حاج عبدالله نوریان هم بودند . ما سه نفر سوار یک تویوتا شدیم و از پادگان ابوذر بیرون زدیم . فکر می کنم داشتیم به منطقه ی گیلان غرب […]

شهید حاج عبدالله نوریان به روایت حاج حسین احمدی
چند خاطره کوتاه

شهید حاج عبدالله نوریان به روایت حاج حسین احمدی

بسم الله الرحمن الرحیم بنده حسین احمدی هستم اهل محله چیذر . محله ما حدود یک کیلومتر با محله عبدالله نوریان فاصله داشت . حاج عبدالله رفیق ، بچه محل ، هم درس و هم بازی بچگی هایم بود و من ایام کودکی ام را با ایشان زندگی کردم . سید علی اندرزگو تا قبل […]

وقتی حاج عبدالله نوریان پایش را در گردان مهندسی گذاشت
احوال و روحیه ی بچه های واحد مهندسی

وقتی حاج عبدالله نوریان پایش را در گردان مهندسی گذاشت

بسم الله الرحمن الرحیم حسین خانی هستم ، جمعی گردان مهندسی لشگر 10 سیدالشهداء علیه السلام . اولین دیداری که با حاج عبدالله نوریان داشتم مربوط به گردان مهندسی بود . من از مدت ها قبل اطلاع داشتم که ایشان فرمانده گردان تخریب هستند منتهی توفیق زیارت ایشان را نداشتم تا زمانی که ایشان بالاخره […]

روزی که حاج عبدالله نوریان به شهادت رسید
به داد خود برسید که وقت تنگ است

روزی که حاج عبدالله نوریان به شهادت رسید

بسم الله الرحمن الرحیم حسین امیری نیا ، اهل روستای طرود ، از توابع فیروزکوه هستم . من در سال 1361 در جبهه بودم . 25 ماه در جهاد سازندگی استان تهران و در واحد مهندسی رزمی بودم . یک روز به آبادان رفته بودم که شهید عبدالله نوریان را در آنجا دیدم . یکی […]

نمایشنامه کوتاه خاطره (برادر داوود ! یک یا حسین دیگه بگی رسیدیم)
این سرابِ

نمایشنامه کوتاه خاطره (برادر داوود ! یک یا حسین دیگه بگی رسیدیم)

نمایشنامه کوتاه خاطره (برادر داوود ! یک یا حسین دیگه بگی رسیدیم) پرده اول خط مقدم درابتدا،یک دقیقه ای صدای شدید درگیری وشلیک های پی درپی به گوش میرسد/ حاج عبدالله[فرمانده]وبیسمچی همراهش، ازدل تاریکی وگردوخاک[درمرکزخط افق] به سمت جلوحرکت میکنند. باامدن بیسیمچی و حاج عبدالله ،نورهم کم کم به صحنه اضافه میشود/ حاج عبدالله بعد […]

راوی و رزمنده گردان تخریب حاج حبیب فرخی
در مقطعی پاسدار وظیفه بودم اما

راوی و رزمنده گردان تخریب حاج حبیب فرخی

به گزارش گروه تحقیقاتی خالدین ، حاج حبیب فرخی یکی از رزمنده های گردان تخریب لشگر ده سیدالشهداء علیه السلام و یکی از یادگاران و هم نفس های شهدای دفاع مقدس هستند که بنا بر شنیده ها از سایر همرزمان ، نقش کلیدی و مهمی را در برهه ای که در گردان حضور داشته اند […]

آخرین وداع شهید بابابزرگی با فرزندانش
آخرین ارتباطم را با دنیا قطع کردم

آخرین وداع شهید بابابزرگی با فرزندانش

رزمندگان آماده اعزام به عملیات والفجر هشت بودند . همه در حیاط بیمارستانی در خرمشهر ایستاده بودیم و حاج علی فضلی (فرمانده لشکر سیدالشهداء علیه السلام) در حال سخنرانی بود . برای انجام کاری به سمت ساختمان بیمارستان رفتم و بعد از انجام کار ، توی مسیر برگشت داشتم با عجله می دویدم که متوجه […]

مانوری که معروف شد به عسر بعد از یسر
ماجرای کمک به شهید طحانی

مانوری که معروف شد به عسر بعد از یسر

یکی از شهدای مخلص گردان ما که همیشه سعی داشت ، محفیانه به بقیه خدمتی کرده باشد ؛ شهید علی اکبر طحانی بود . شهید طحانی آن زمان خبرنگار روزنامه جمهوری بوده  و با آن ها ارتباط کاری داشت . با وجودی که سن و سالش از بیشتر بچه های گردان بالاتر بود  اما بسیار […]