مصطفی با بخیههای کشیده نشده و در حال خونریزی میجنگید
یک نسلکشی قومی که از تاریخ معاصر پاک شده است
یک بار که من مکبری می کردم
در خارج نشسته اند ، شایعه سازی میکنند تا کشور را به حال اوّل برگردانند
بکار گرفتن مین های عراقی ها ، علیه خودشان
وقتی مین والمر عمل کرد و من مجروح شدم
وقتی حاج عبدالله میخواست روحیه و معنویتش را تقویت کند
به علماء و روحانیون تاکید میکنم که حرف های جوانان و اندیشمندان را با روی گشاده و آغوش باز بشنوید …
بسم رب الشهداء والصدیقین ….. مردانی در عهد و پیمان خویش با خدا راستگو و وفادارند آن کسانی که به عهد خویش وفا کردند و دیگران نیز در انتظار لحظه(شهادت) بسر می برند و تو هرگز در اراده و تصمیم آنان خللی یا ….. (بنام الله یعنی آن کسی که به عشق او در این […]
جنگ که شروع شد همه بلاتکلیف بودند؛ یک عده خانوادهشان را از شهر بیرون بردند، عدهای هم با دست خالی از ورود عراقیها به داخل شهر و تعرضات آنها جلوگیری میکردند. ستاد عملیات در هتل آبادان تشکیل شد و فرماندة سپاه به آنجا رفتوآمد میکرد. جبهههای مختلفی در آبادان بود؛ از جمله جبهة فیاضیه، ذوالفقاری […]