وداع با سیزده شهید شیمیایی گردان تخریب نقشهای که نگذاشت مشروطه آن طور که علماء بزرگ طرحش را ریخته بودند ، عملی بشود برای دوستان شهیدم اشک بریزید چون اینجا کسی نیست برای آنها گریه کند وظیفه ما این است که خودمان را برای دفاع از مملکت آماده کنیم عملیات ام الرصاص به روایت حاج علی اکبر جعفری عباس یک ماشین چپی گردنِ گردان گذاشت قلب انسان هم مثل این سنگ ها سیاه و کدر میشود سرنوشت نامعلوم شهیدی که سالها ردّی از او پیدا نشد
ما یک گروه بیست نفری بودیم و برای ادامه ی عملیات کربلای هشت یا کربلای پنج به سمت خط رفتیم . قرار بود بنا به دستور ، مأمورتی را انجام بدهیم . به خط دوم رسیدیم که سنگری آن جا بود و داخل آن سنگر رفتیم که یک شب استراحت بکنیم یا آماده عملیات شویم […]
در منطقه شلمچه که مقر تاکتیکی لشکر ده سیدالشهداء علیه السلام بود ، ما یک سوله ای داشتیم که خاک ریخته بودند روی سوله تا از تیر و ترکش در امان باشد و جلوی سوله را با گونی با یک حالت ال مانندی درست کرده بودند که تیر و ترکش مستقیم در سوله نیاد و […]