یک نسلکشی قومی که از تاریخ معاصر پاک شده است
نخستین جهاد شما : ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید
من نوه ی پسری حاج شیخ فضل الله نوری هستم (قسمت اول)
بعثی ها پیکر شهدا را تله میکردند
نمیدانم الان بروم به حوزه یا بعد از دیپلم
دولت اسلامی اگر با نظارت ولایت فقیه باشد ، آسیبی بر این مملکت نخواهد وارد شد
تاریخ نقش آفرینی روحانیت در تحولات ملی
آخرین وداع شهید بابابزرگی با فرزندانش
بچه هایی که در فکه منطقه ی چنانه بودند روحیات خیلی عجیبی داشتند. بچه ها یک ماهی آنجا مسقر شده بودند، اما هنوز افراد تدارکات و تجهیزات آنجا نیامده بودند. در 24 ساعت یک وعده غذا تهیه می کردند. آن هم به وسیله جهاد تهران تهیه می شد . کنسرو یا نان خشک اگر گیرشان […]
یک مدتی چنانه بودیم ، فکر می کنم عملیات والفجر یک بود . من با شهید عباس حسنی بودم . شهید حسنی از آن بچه هایی بود که وقتی به جبهه آمد متحول شد . هم از لحاظ گفتاری و هم رفتاری . شهید حسنی بچه ی محله ی قلعه مرغی در جنوب شهر تهران […]
خاطراتی که با بچه های گردان تخریب در موقعیت چنانه داشتم به قدری متفاوت و خاص است که من در تصورم آنجا را حرم امام حسین (ع) میدیدم . صبح که چراغ های حسینه روشن می شد ، اگر بیرون از چادر میرفتید ، میدیدید که بچه ها در اطراف چادرها از قبر بلند می […]