وقتی علمای دین را کنار زدند استبداد و تسلط خارجی مسلط شد
مداحان گردان تخریب لشگر ده سیدالشهداء علیه السلام
عملیات والفجر هشت به روایت حاج ذبیح الله کریمی
فقط من زنده ماندم
خاطره ای از حاج قاسم اصغری که مرحوم یشلاقی تعریف میکرد
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج سعید خاکسار
از بین شهدا یکی را انتخاب کنید و با او رفیق و به اصطلاح ندار شوید
نگهداری خط دهلران و نهر عنبر زبیداد
در استان حلب بودیم و ماموریتمان پاکسازی چند ساختمان بود . شش نفر بلند شدند که برویم به ساختمان شماره سه . با بنده و حسن شدیم هشت نفر . وقتی حرکت کردیم به سمت ساختمان شماره سه ، آقای حسن قاسمی دانا با یک لحنی که انگار میخواست مطلب مهمی را گوشزد کند گفت […]
بخشی از خاطرات شهید مصطفی صدرزاده : حسن کار همه را راه میانداخت. از صبح تا شب برنامههاش يک چيز بود، آن هم خدمت به رزمندگان. همه بچهها میگفتند: «حسن آخر معرفت هست». همه را میخنداند. همه به یک طریقی عاشقش شده بودند. يک روز که میخواستيم غذا به دست بچهها برسانيم با موتور راه […]