روحیه ی شهید صبرعلی کلانتر به روایت حاج مسعود میسوری
باید میرفتید جنوب لبنان را میدیدید
گردان تخریب ، بعد از عملیات خیبر ، منطقه عمومی جفیر
یک روایت از فوتبال بازی کردن شهید نوریان
عمامه ی ما آخوند ها
رزمنده در میدان جنگ باید آنقدر بیخوابی بکشد تا بیفتد ، بیدارش کنند
شوخی با حاج عبدالله مثل این بود که سر به سر یک مرجع تقلید بگذارید
شما کجا و اینجا کجا ؟
شهید سعید صدیق یک جوان خیلی لاغر و اصطلاحا ترکه ای بود . من یادمه یک سری که برای آموزش رفته بودیم ، یک اژدر بنگال دستش بود و داشت میدوید ولی وقتی پاهاش رو که نگاه میکردیم ، مثل نی قلیون بود و خیلی ماهیچه هایش دیده نمی شد. من تعجب کرده بودم و […]