جنگ خیلی دوام ندارد و ما هم ماندیم و محروم شدیم آنها کودتاچی و قلدرهایی بودند که تصادفاً شیعه بودند نهی از منکر به شیوه ی شهید مصطفی صدرزاده آرایشگاه شهید عباس بیات ناگهان تمام نیروهای عراقی سر اسلحه هایشان را طرف بلدوزر گرفتند من نمیدانستم نام قرارگاه ، نوح نبی است اعتمادی که فرماندهان لشگر به حاج عبدالله نوریان داشتند چند روز پس از پذیرفته شدن قطعنامه 598
در بهمن و اسفند سال 63 در منطقه جفیر ، من در قرارگاه نوح بودم. فرماندهی به نام برادر خوشگو و اقا سید علی هوائی داشتیم . ظاهراً تخریب های قرارگاه های مختلف آن جا جمع شده بودند به فرماندهی واحد قرارگاه کربلا که برادر شهید حسین کربلائی فرمانده آنها بود و ما هم تحت […]