• امروز : سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳
شهید حاج عبدالله نوریان

ماموریتی که شهید نوریان بعد از شهادتش به من داد

  • کد خبر : 2560
ماموریتی که شهید نوریان بعد از شهادتش به من داد

بعضی از بچه ها از جمله شهید سید مجتبی زینال حسینی در موقعیت الصابرین در زاغه بودند . شهید غلامرضا زعفری هم مسئولشان بود. ما هم در موقعیت الوارثین بودیم. یک شب من ، شهید حاج عبدالله نوریان را در خواب دیدم . حاج عبدالله به من گفت : برو و به بچه های زاغه […]

بعضی از بچه ها از جمله شهید سید مجتبی زینال حسینی در موقعیت الصابرین در زاغه بودند . شهید غلامرضا زعفری هم مسئولشان بود. ما هم در موقعیت الوارثین بودیم.

یک شب من ، شهید حاج عبدالله نوریان را در خواب دیدم . حاج عبدالله به من گفت : برو و به بچه های زاغه یک چیزی بگو . گفتم چی بگویم؟ گفت : این ها در نمازشان سهل انگار شده اند ، با آن ها صحبت کن تا نماز بخوانند. مهمات را هم هدر می دهند ، بگو این کارها را نکنند.

آن موقع هر روز حاج احمد خسروبابایی غذای بچه ها را می گرفت و به الصابرین میبرد . وقتی می خواست غذای زاغه را بدهد از ایشان خواستم من را هم با خودش به مقر الصابرین ببرد .

خلاصه با حاج احمد به موقعیت الصابرین رفتیم . ظهر به زاغه رفتیم و نماز خواندیم. بعد از نماز شهید زعفری را کنار کشیدم و گفتم این جا چه خبر است؟ پرسیدم وضع نماز خواندن بچه ها چطور است؟ گفت: بچه ها خیلی سخت برای نماز بلند می شوند. بعضی وقت ها هم پا نمی شوند و به سختی باید بیدارشان کنیم.

گفتم حاج عبدالله درباره ی نماز چنین پیامی داده است .بعد پرسیدم با مهمات چکار می کنید؟ گفت: بعضی وقت ها بچه ها بازی می کنند و دینامیت ها را به پشت زاغه میبرند و می ترکانند. گفتم حاجی گفته که این کارها را نکنید …

عملیات والفجر هشت به روایت حاج مسعود میسوری (قسمت اول)
لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=2560
  • نویسنده : حجه الاسلام حاج مسعود تاج آبادی
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

29بهمن
رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند
روایتی از اعتقادات فرماندهان شهید گردان تخریب

رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند

29بهمن
ماجرای قرآن جیبی شهید حاج عبدالله نوریان
هدایا و نامه هایی که از پشت جبهه می آمد

ماجرای قرآن جیبی شهید حاج عبدالله نوریان

29بهمن
بعد ها متوجه شدیم حاج عبدالله به ارتفاعات بازی دراز رفته
سه روزی که از حاج عبدالله خبر نداشتیم ...

بعد ها متوجه شدیم حاج عبدالله به ارتفاعات بازی دراز رفته

ثبت دیدگاه