نمایشنامه کوتاه خاطره (برادر داوود ! یک یا حسین دیگه بگی رسیدیم) مقاومت خرمشهر معادلات دشمن را بر هم زد من گفتم یارِ من پیام ، اونم قبول کرد فرماندهان ما در میدان جنگ تربیت شدند احمدشاه پیشنهاد انگلیس را نپذیرفت ، رضاشاه پذیرفت سید محمد هم ادامه دهنده راه حاج عبدالله بود يهوديان ما را به خروج شما مژده دادند و از صفات و شمايل شما براى ما گفتند عملیات سید الشهداء علیه السلام به روایت حاج ابراهیم قاسمی
در پنجوین ، جاده ای بود که در دید عراق بود. یک ماشین تانکر آب از شمال به جنوب می آمد و ما هم از جنوب به شمال می رفتیم. همان موقع یک خمپاره وسط جاده زدند. سمت چپ جاده دره بود و سمت راست جاده کوه بود. یک ترکش به سر راننده تانکر خورد […]
شهید حاج عبدالله نوریان در یک بعدازظهر ، بچه ها را به خط کرد و یک لیستی را از جیبش بیرون آورد. ما فهمیدیم که خبری است . حاج عبدالله میخواست ما را به منطقه پنجوین بفرستد برای پاکسازی میدان مین و مین گذاری در منطقه . اسم یک تعدادی را خواند که اسم من […]