روزی که حاج قاسم سه بار تا مرز شهادت پیش رفت دعای خیر امیر المومنین علیه السلام برای هاشم ین عتبه سوغات انگلیسی ها برای ایرانیان بی طرف روایت پدر و مادر شهید ذوالعلی از شهادت فرزندشان گروه های ضد انقلاب کردستان به روایت شهید ابراهیم همّت حاجی چند تا کار از من خواست که من نتوانستم انجام دهم وصیت نامه ی شهید غلامحسین افشردی ( حسن باقری ) اینچنین محمد حنفيه از ادعای امامت دست شست و پيرو امام سجاد شد
بعد از پذیرش قطعنامه ، فرماندهان خط با فرمانده های خطی عراق ارتباط گرفته بودند ، چون جنگ نبود . بچه های خط خودمان با مسئول خط عراقی ها صحبت می کردند . بعضی از آنها می دانستند جنازه های نیروهایشان کجاست و ما هم می دانستیم و می گفتیم فلان جا جنازه بچه های […]
ما در بیمارستان امام رضا در مشهد بودیم . ما سیزدهم و چهاردهم فروردین مجروح شدیم در سال 1368 که شیمیایی شدم . دو ماه در بیمارستان بودم تا تاول هایم خوب شد. یک روز صبح از خواب بیدار شدم و دیدم که بدنم دوباره تاول زده است اما به صورت ریزتر و جرئی بودند […]
وقتی قطع نامه اعلام شد حاج آقای تاج آبادی صحبت کرد که آرام باشید،اتفاقی نیفتاده،امام تصمیم گرفته است و شرایط کشور است. آن موقع ما دید سیاسی نداشتیم. مثل بچه ها رفتار می کردیم و می گفتیم ما می خواهیم بجنگیم. بچه سن بودم و عقلم نمی رسید. من هم با ناراحتی به تهران آمدم. […]