درباره ی گروه خالدین حیوان ! یک گاردی گرفت و دندانهایش را به من نشان داد عملیات والفجر هشت به روایت حاج علی اکبر جعفری ایمان و توکل به شیوه ی شهید پیام پوررازقی روایت پدر شهید حسین غلام کبیری از شهادت فرزندش امروز جبههها بیش از هر چیز به ما نیاز دارد … آقا مصطفی اینجوری پیگیر کار های بچه ها بود بسیجی باید منبع ایثار باشد
عملیات کربلای پنج درواقع یک عملیات تعجیلی برای غافل گیری دشمن بود . عملیات کربلای چهار، تقریبا پانزده روز قبل از عملیات کربلای پنج اتفاق افتاد . به خاطر لو رفتن عملیات و عدم الفتحی که شکل گرفت ، دشمن جشن و شادی به پا کرد و در همه ی رسانه های دنیا اعلام کرد […]
قبل از عملیات کربلای ۴ ماموریت ما مشخص شده بود و بر مبنای ماموریتمان ما باید تمرین می کردیم . بیشتر کار انفجاری داشتیم . خاکریز می زدیم و درخت می زدیم و از این دست کارها انجام می دادیم . درخت را باید در مسیری می زدیم که روی آب راه ها بیوفتد تا […]
خاطره ای که از فضای معنوی جبهه دارم مربوط به شهید محمد رضا مرادی است. بعد از عملیات کربلای چهار بچه ها به مرخصی می رفتند . آقای سلیمان آقایی نزدیکی های عملیات کربلای پنج و بعد از عملیات کربلای چهار به من گفتند که آقای مرادی به مرخصی نمی رود . منم گفتم با […]
عملیات کربلای 4 هم ماها خودمون که تو عملیات بودیم ، یعنی درسته که ما ماموریتمان انجام نشد اما ماموریت داشتیم برای عملیات . در این فلشی که برای انجام عملیات در حضرت سید الشهدا گذاشته اند یکی از سخت ترین و حیاتی ترین کاری که باید انجام می شد کاری بود که لشکر حضرت […]
دو روز بعد از عملیات «کربلای ۴» اسیر شدم و طی این مدت لا به لای نیهای منطقه شلمچه مخفی شده بودم. قرار بود که در فرصت مناسب به خط خودمان برگردیم. بنا شد با سه نفر دیگر از بچه ها که همگی مجروح بودیم، از طریق معبر که توسط تخریب چیان باز شده بود، […]