یک جنازه می بردیم و یک جنازه تحویل می گرفتیم
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج علی بهجانی ممقانی
یک دقیقه مانده تا قیامت ، دیگه هرچی بود تموم شد بیا در خدمت باشیم
بیست روز بعد از شهادت همایون ، نامه ی قبولی در دانشگاهش آمد
به حسین بادپا بگویید : با این کار دیگر شهید نخواهد شد
راهکار مواجهه با مشکلات زندگی به روایت امام سید علی خامنه ای
با همان لباس پاسداری که به او یادگاری داده بودم شهید شد
بچه گربه های آقا مصطفی صدرزاده
بعد از اتمام دوره ی آموزشی ، اعزام شدیم به منطقه اهواز . رفتیم و در اهواز بودیم . آن موقع این طور بود که بچه ها بصورت تیم تیم می شدند ، دسته دسته می شدند . در مدارس اهواز به ما جا داده بودند . اهواز آن زمان چون تازه جنگ شده بود […]