• امروز : چهارشنبه, ۲۶ دی , ۱۴۰۳
آیا میشود آدمیزاد از شرّ خودبینی و هوای نفس آزاد شود؟
آقا مهدی باکری کجاست ؟

آیا میشود آدمیزاد از شرّ خودبینی و هوای نفس آزاد شود؟

    نریشن (صدای شهید مهدی باکری): مدت‌ها بود یک سؤال، روح و جانم را به خود مشغول کرده بود؛ از خودم می‌پرسیدم: آیا می‌شود آدمیزاد از شرّ خودبینی و بندگی هوای نفس آزاد شود؟ چقدر سخت است که انسان بتواند خود را از این بندها رها کند. در این فکرها غرق بودم که ناگهان […]

مبارزه با روحانیون و علمای اسلام در ایران از کی شروع شد؟
همه چیز از اعتراض به قرارداد استعماری تنباکو شروع شد

مبارزه با روحانیون و علمای اسلام در ایران از کی شروع شد؟

برای پاسخ به این سؤال که مبارزه با روحانیون و علمای اسلام در ایران از چه زمانی آغاز شد، باید به بررسی وقایع مهم تاریخ معاصر ایران بپردازیم. این مبارزه در حقیقت روندی طولانی‌مدت و چندوجهی داشته که تحت تأثیر عوامل داخلی و خارجی شکل گرفته است. در این مقاله، به مرور وقایع مهم تاریخی و تأثیر آن‌ها بر جایگاه روحانیت می‌پردازیم.

حاج قاسم در عین ادب از جذبه و جدیت فرماندهی‌اش کوتاه نمی آمد
حاج قاسم احترام پیرمرد را نادیده نگرفت

حاج قاسم در عین ادب از جذبه و جدیت فرماندهی‌اش کوتاه نمی آمد

شهید حاج قاسم اصغری، زمانی که تیری به پایش اصابت کرده بود، آن تیر منفجر شد. این تیر از نوع دو زمانه بود. پس از این حادثه، مدتی در شهر ماند. خانمش اجازه نمی‌داد که او به جبهه بازگردد. حدود یک سال در شهر ماند، اما پس از آن به گردان تخریب بازگشت و معاون […]

عملیات خیبر به روایت حاج مهدی قدیمی (قسمت اول)

عملیات خیبر به روایت حاج مهدی قدیمی (قسمت اول)

یکی از خاطرات بسیار خنده‌دار و جالب که شاید بعضی از دوستان هم شنیده باشند، مربوط به زمانی است که در پایگاه شهید موحد حضور داشتیم. ما فکر می‌کنیم حدود شش یا هفت ماه در آنجا بودیم. اگر درست به خاطر داشته باشم، این دوره مربوط به مدتی قبل از عملیات خیبر بود. در آن […]

شهید سیامک معمار زاده، شهیدی که دوبار تشییع شد
معماریان دانشجوی انگلستان بود و فردی تحصیل‌کرده و بافضیلت

شهید سیامک معمار زاده، شهیدی که دوبار تشییع شد

یکی از شهدایی که برای من بسیار شاخص بود، شهید معمارزاده بود. تا جایی که من به خاطر دارم، او را به نام حسین می‌شناختیم، اما بعدها که با دوستانم صحبت می‌کردیم، فهمیدم که نام اصلی‌اش سیامک بوده است. شهید معماریان دانشجوی انگلستان بود و فردی تحصیل‌کرده و بافضیلت محسوب می‌شد. محاسن او تازه درآمده […]

نحوه شهادت حاج ابراهیم همت به روایت حاج جعفر جهروتی زاده
چقدر خوبه آدم به این شکل به دیدن ارباب برود.

نحوه شهادت حاج ابراهیم همت به روایت حاج جعفر جهروتی زاده

ما چند شب در طلائیه درگیر بودیم. هدف از حضور در طلائیه این بود که بتوانیم راه را از جاده “نشوه” عراق باز کنیم و از طریق این جاده به جزایر شمالی و جنوبی راه پیدا کنیم. هدف اصلی این بود که یک راه زمینی باز شود تا امکانات و تدارکات بتوانند به‌راحتی رفت‌وآمد کنند. […]

این سه شهید آخرین امید صدام را ناامید کردند
وقتی آن پل منفجر شد، عراق از همه چیز ناامید شد.

این سه شهید آخرین امید صدام را ناامید کردند

عملیات بیت‌المقدس در سه مرحله آغاز شد. در مرحله اول، ما از کارون به جاده آسفالت رسیدیم. در مرحله دوم، به دژ (کوسواری) پیشروی کردیم و در مرحله سوم، از دژ (مارد) تا آن طرف جاده شلمچه و خاک‌ریزی که نزدیک نهر خین بود، مستقر شدیم. در بحث محاصره خرمشهر، حاج احمد قبل از عملیات […]

ماجرای معرفی شهید حاج عبدلله نوریان به عنوان فرمانده گردان تخریب لشگر سیدالشهداء
زمانی که می‌خواستیم به مقر تیپ ده برویم، یک خمپاره ۶۰ به کاپوت ماشین اصابت کرد

ماجرای معرفی شهید حاج عبدلله نوریان به عنوان فرمانده گردان تخریب لشگر سیدالشهداء

در عملیات مسلم، تیپ سیدالشهدا تشکیل شد و در آن زمان، شهید علی موحد دانش به‌عنوان فرمانده تیپ بودند. مدتی گذشت تا اینکه شهید موحد در جلسه‌ای به من گفت: “یک نفر را به‌عنوان مسئول تخریب لشگر ده سیدالشهدا معرفی کن.” چند روزی گذشت، اما با وجود اینکه تعدادی از بچه‌ها برای این مسئولیت بودند، […]

نحوه مواجهه گردان تخریب با مین های جدید و ناشناخته
با وجود تمام این چالش‌ها هیچ شهیدی ندادیم

نحوه مواجهه گردان تخریب با مین های جدید و ناشناخته

ما در تخریب معمولاً یک گروهی داشتیم که به آن “اطلاعات رزمی” می‌گفتند. این گروه وظایف اطلاعاتی را بر عهده داشت. آن‌ها هم با بچه‌های اطلاعات تیپ و لشکر همکاری می‌کردند و هم مین‌های جدید را شناسایی کرده و اطلاعات آن‌ها را به ما منتقل می‌کردند. در مرحله دوم عملیات بیت‌المقدس، بچه‌ها به یک مین […]

تاسیس گردان تخریب لشگر 27 به روایت حاج جعفر جهروتی
تصمیم گرفتیم تعدادی نیرو بگیریم و گردانی تشکیل دهیم

تاسیس گردان تخریب لشگر 27 به روایت حاج جعفر جهروتی

در مریوان، ارتش یک سری مین‌های ضدنفر در منطقه کار گذاشته بود. این مین‌ها را با گونی خالی کرده بودند، اما به مرور زمان، بر اثر بارندگی، رانش زمین و عوامل دیگر، این مین‌ها به‌صورت بسیار نامنظم در زمین پوشیده شده بودند. هیچ‌کس حاضر نمی‌شد به سمت این میدان‌ها برود. من در اردیبهشت سال ۱۳۵۸، […]

ارتباط سقوط هواپیمای اوکراینی با شکست آمریکا در عین‌الاسد، تصادف یا هدفمند؟
شیوه ی سیستم سیاسی آمریکا برای فرار از بحران ها

ارتباط سقوط هواپیمای اوکراینی با شکست آمریکا در عین‌الاسد، تصادف یا هدفمند؟

مقدمه در طول تاریخ، جنگ‌ها و رویارویی قدرت‌ها در سطوح مختلف، فرماندهان و دولت‌ها را وادار کرده تا برای پیروزی یا جلوگیری از شکست، از تمامی امکانات و ابزارهای در دسترس خود استفاده کنند. در این میان، جنایات جنگی و اقدامات غیراخلاقی همواره به‌عنوان یکی از گزینه‌های ممکن مطرح بوده است. با این حال، ایالات […]

راهکار شهید چمران برای دورکردن دشمن از اهواز
جلو بروید، طوری که عراقی‌ها شما را ببینند.

راهکار شهید چمران برای دورکردن دشمن از اهواز

یک روز آقای نوری، فرمانده لشکر، به مقر ما آمد. مقر ما در یک مدرسه بود. آقای نوری گفت که آقای چمران سلام رسانده‌اند و گفته‌اند: “ده پانزده نفر از این بچه‌های چریکتان را به من بدهید.” ما حدود ۲۰ نفر بودیم؛ ترکیبی از بچه‌های تبریز، تهران، و شهرهای دیگر. این‌طور نبود که از هم […]

دخالت‌های بریتانیا در ایران به روایت حسن اعظام قدسی (اعظام‌الوزاره)
نامه‌ای برای تاریخ: پشت پرده قراردادها و سیاست‌های استعماری در ایران

دخالت‌های بریتانیا در ایران به روایت حسن اعظام قدسی (اعظام‌الوزاره)

حسن اعظام قدسی (اعظام‌الوزاره) در خاطرات خود ماجرایی را از قول کنسول انگلیس در مشهد نقل می‌کند که دخالتهای آن کشور را در امور ایران و کودتای نظامی ۱۲۹۹ مشخص می‌نماید. البته قابل ذکر است که در اصل دخالت انگلیس تردیدی در بین مورخین وجود ندارد بلکه چگونگی ماجرا و عوامل موثر در آن و […]

از بگو مگو با شهید مهدی باکری تا آغاز رفاقتی بی بدیل
شما تخریب چی ها دنبال ماجراجویی هستید

از بگو مگو با شهید مهدی باکری تا آغاز رفاقتی بی بدیل

خاطرات بسیاری از شهدای گردان دارم که اگر عمری باقی باشد، حتماً خدمتتان عرض می‌کنم. اما این خاطره یک خاطره ی خاص از شهید مهدی باکری است . یک بار درباره آقا مهدی از بچه‌های تبریز پرسیدم. گفتند ایشان دو برادر بیشتر نبودند که بزرگسال بودند. این خاطره مربوط به یکی از بستگاه نزدیک ایشان […]

تو ازدواج کن! شغلت پای من…
اسخ داد: "دارم مکه می‌روم. خلاصه، حلالمان کن."

تو ازدواج کن! شغلت پای من…

خداوند حاج عبدالله را رحمت کند. او یکی از آن اورکت‌های آمریکایی که سربازها می‌پوشیدند، داشت. آن را به تن می‌کرد و در جیبش سنگ‌هایی نگهداری می‌کرد؛ سنگ‌هایی سفید، سفید لکه‌دار، سیاه و… . روزی یکی از این سنگ‌ها را بیرون آورد و گفت: “این را نگاه کن، این سنگ کم گناه کرده است.” سنگ […]

یکی از اوقات اجابت دعا، شب عملیات است
توصیه ی آیت الله حاج عبدالکریم حق شناس

یکی از اوقات اجابت دعا، شب عملیات است

در جریان عملیات والفجر ۸، روزی زیر آتش سنگین دشمن در سنگر بودیم. آن روز نمی‌دانم در غذا چه ریخته بودند، اما هر از چند دقیقه مجبور می‌شدم به دستشویی بروم. فاصله دستشویی تا سنگر حداقل صد تا دویست متر بود و هر بار که می‌نشستیم، باید دوباره بلند می‌شدم و به دستشویی می‌رفتم. این […]

غذای بین راهی به درد نمی‌خورد، اما خوب است
قبلاً خودش شوخی کرده بود که این‌ها برای چارقد دخترش هستند

غذای بین راهی به درد نمی‌خورد، اما خوب است

شهید حاج عبدالله نوریان علاقه خاصی به من داشت و این علاقه را در صحبت‌هایش نشان می‌داد. گاهی به من می‌گفت: «ممقانی، خطاهای من را به من بگو.» من معمولاً پاسخ می‌دادم: «من چه بگویم؟» و او می‌گفت: «درباره من چه خوابی دیده‌ای؟» یک بار که در تهران بودیم، او به دیدن من آمد. آن […]

دقت در انجام وظایف به بهترین شکل
یکی از ویژگی های شهید حاج عبدالله نوریان

دقت در انجام وظایف به بهترین شکل

یکی از ویژگی‌های حاج عبدالله، دقت و توجه خاصی بود که به وظایف خود داشت. او با جدیت به حکم و مأموریتی که بر عهده‌اش گذاشته شده بود عمل می‌کرد و حتی هنگام تردد مسلحانه خود و اعضای گردان در منطقه، همه جزئیات را رعایت می‌کرد. برای مثال، او برگه‌های حکم مأموریت را با چسب […]

حاج عبدالله نوریان روز های بعد از عملیات خیبر به روایت حاج علی بهجانی ممقانی
ممقانی، ای کاش تو هم می‌آمدی

حاج عبدالله نوریان روز های بعد از عملیات خیبر به روایت حاج علی بهجانی ممقانی

پس از عملیات خیبر، به دلیل موج‌گرفتگی، به تهران بازگشتم و برای مداوا به بیمارستان نجمیه مراجعه کردم. دکتر بیگدلی مسئول درمان من بود. در همین زمان، حاج عبدالله نیز معمولاً پس از هر عملیات به تهران می‌آمد، اما این بار خبری از او نشد. بعدها شنیدم که خودش گفته بود: «ممقانی، ای کاش تو […]

خاطره ای که از شهید پیام پوررازقی در ذهن دارم
هنوز طراوت نوجوانی‌اش به جوانی تبدیل نشده بود

خاطره ای که از شهید پیام پوررازقی در ذهن دارم

شهید بزرگوار پیام پوررازقی، نوجوانی بود که هنوز طراوت نوجوانی‌اش به جوانی تبدیل نشده بود که ما با ایشان آشنا شدیم. در جبهه، علاقه‌ای شدید به ایشان داشتم. او واقعاً از نیروهایی بود که به دلیل جدیت و خلوصی که در وجودش داشت، احساس می‌کردم اگر بیشتر از آنچه عمر ایشان بود زندگی می‌کرد، شاید […]

نحوه اعزام حاج آقا صمد زاده به گردان تخریب
ماجرای آیفا و آَنایی با شهید اربابیان

نحوه اعزام حاج آقا صمد زاده به گردان تخریب

من در طول ۹ اعزام داوطلبانه پس از انقلاب که حدود دو سال طول کشید، در جبهه‌های مختلف حضور داشتم. هر بار به منطقه‌ای اعزام می‌شدم؛ از کردستان گرفته تا گردان تخریب و اطلاعات عملیات. در این مدت دو عملیات بزرگ نیز شرکت کردم که هر دو با رمز «یا ابالفضل العباس (ع)» انجام شدند. […]

پذیرایی شاه از سلطان قابوس با دختران ایرانی
شاهنشاه تشریف می‌آورند سلطان قابوس را راه بیاندازند

پذیرایی شاه از سلطان قابوس با دختران ایرانی

پنجشنبه ۳ تیر ۱۳۵۵ صبح به فرودگاه رفتم که شاهنشاه تشریف می‌آورند سلطان قابوس را راه بیاندازند. بعد در رکاب مبارک به سعدآباد برگشتم و شرفیاب شدم و کارهای جاری را عرض کردم. فرمودند: این پسر (سلطان قابوس)، بسیار پسر خوبی است و جز به مشورت ما قدمی بر نمی‌دارد. عرض کردم: بفرمایید مرد عاقلی […]

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج مرتضی رنجبر
فرمانده‌ی گردان تخریب لشکر ۵۷ هستم

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج مرتضی رنجبر

بسم الله الرحمن الرحیم؛ با عرض سلام و درود به شهدا و امام شهدا؛ بنده سعی می‌کنم خلاصه بگویم تا هم وقت شما را نگیرم و هم به نقطه‌ی مد نظر گفتگو برسیم. بنده مرتضی رنجبرفرمانده‌ی گردان تخریب لشکر ۵۷ هستم. سال ۱۳۴۸ از شهرستان الیگودرز به تهران آمدم و تا پایان حکومت پهلوی آنجا […]

عشق و اطاعت رزمنده ها از حاج قاسم بدلیل اخلاصش بود
این اطاعت از سر عشق بود، نه اجبار

عشق و اطاعت رزمنده ها از حاج قاسم بدلیل اخلاصش بود

یکی از مشخصه‌های برجسته شهید حاج قاسم اصغری، اخلاص او بود. اگر از بچه‌های گردان تخریب می‌پرسیدید که حاج قاسم را با چه صفتی به یاد می‌آورید، بی‌تردید «اخلاص» را ذکر می‌کردند. یک بار در زمین صبحگاه، بعد از نماز صبح یا شاید هم هنگام کار شبانه، حاج قاسم برای بچه‌ها صحبت کردند. در صحبت‌هایشان […]

حاج قاسم من را به گردان تخریب برد

حاج قاسم من را به گردان تخریب برد

یک سالی با شهید حاج قاسم اصغری دمخور بودم. در سال ۱۳۶۴، تصمیم گرفتم برای چهارمین بار به جبهه بروم. به خانه حاج قاسم رفتم و گفتم که قصد دارم به گردان تخریب ملحق شوم. حاج قاسم بلافاصله و با همان روحیه پرنشاط و پرهیجانش، لباس پوشید و همراه من به اعزام انفرادی رفت. او […]

با گروه تحقیقاتی خالدین همراه شوید

سلام!
من پژوهشگر فرهنگ ایثار و شهادت و تاریخ معاصر هستم...

هر روز از شهدای دفاع مقدس ، شهدای دفاع از حرم و شهدای امنیت و اقتدار، ببینید وبخوانید و بشنوید ...

کانال خالدین، یک آغاز برای شروع رفاقت با شهداست...

هر روز از شهدا ببینید و بخوانید و لذت ببرید

برنامه غذایی

رایگان

برای شما!

متشکرم!


Fatal error: Uncaught TypeError: strtoupper() expects parameter 1 to be string, null given in /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Processor/Dom.php:145 Stack trace: #0 /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Processor/Dom.php(145): strtoupper(NULL) #1 /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Processor/Dom.php(107): WP_Rocket\Engine\Optimization\LazyRenderContent\Frontend\Processor\Dom->add_hash_to_element(Object(DOMElement), 2, '<!DOCTYPE html>...') #2 /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Controller.php(155): WP_Rocket\Engine\Optimization\LazyRenderContent\Frontend\Processor\Dom->add_hashes('<!DOCTYPE html>...') #3 /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-conte in /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Processor/Dom.php on line 145