برادر میسوری مگر من میگذارم تو شهید یا اسیر شوی ؟!
عملیات کربلای پنج به روایت حاج مسعود تاج آبادی
شهید بسطام خانی بجای من رفت که معبر بزند …
شيطان آنها را بر اثر بعضى از گناهان به لغزش انداخت
هیچ قطرهای از خونی كه در راه خدا ریخته شود ، بهتر نیست
زحمتی که شهید محمدهادی ذوالفقاری برای کوچه های شهر کشید
درآرزوی دستنشاندگی، پسرِ دستنشانده، پسرِ دست نشانده
داداش حسین مرد خدا بود…
ماجرای شروع استقلال بحرین از اواخر سال 1967 یا اوایل 1968 شروع شد. البته تاریخها را آنگونه که در ذهنم مانده ذکر میکنم چون منبع دقیقی روبهرویم نیست. اما به هر حال اواخرِ دههی شصت میلادی بود. گمان میکنم انگلیسیها از طریق ایادیای که داشتند، با شاه صحبت کرده بودند. ممکن است با خود ایشان […]
با توجه به قراردادی که همین امروز - نهم اوت 1919 – میان دولتین بریتانیای کبیر و ایران بسته شد، حکومت اعلی حضرت پادشاه انگلستان آماده است در صورت احتیاج به وسیله مقامات سفارت انگلیس در تهران از شما پشتیبانی کند.
طبق این موارد در نظام آینده ایران وزرای ایرانی در هر وزارتخانهای که بودند مستشاری بالای سر خود دارند که از اوامر او نمیتوانند سرپیچی کنند و در صورت بروز اختلاف میان وزیر و مستشار به نحوی یکی از آنها باید کنار برود.
مجموعهی این آیات تأیید میکند که شهادت نهتنها خسارت نیست، بلکه منشأ برکت، امداد و پویایی است. شهید، پس از شهادتش، در عالم معنا همچنان با جبههی حق در ارتباط است، یاری میرساند و در پیشبرد آرمان الهی نقش دارد.
کمتر کسی وقتی هفتصد سیاهیلشکر در هر روز و آن هم روزهای متوالی در صحنه حضور دارند، به مدیر تولید می گوید: بهترین غذا را برایشان تهیه کنید.
ایشان درجه سرهنگ دوم داشت، اما در منطقه، برادری که از نظر سن و درجه پایینتر از او بود فرماندهی تیپ را بعهده داشت. ابراهیم با وجود درجه ای که داشت اما هیچگاه از گذشته، علم یا تجربهاش سخن نمیگفت
قرارداد رژی، یکی از مهمترین اسناد تاریخی عصر قاجار و نقطه عطفی در شکلگیری جنبشهای ضداستعماری در ایران بهشمار میآید. این قرارداد در سال ۱۸۹۰ میلادی (۱۳۰۷ قمری) میان دولت ایران به ریاست ناصرالدینشاه قاجار و نماینده دولت بریتانیا، ماژور جرالد تالبوت (Major Gerald Talbot)، منعقد شد. بر اساس مفاد این امتیازنامه، حق انحصاری خرید، […]
درک و دریافت صحیح از مقابله ی ایران و استکبار جهانی، نیازمند یک جست و جوی ساده در تاریخ معاصر است. برای این مقصود ابتدا به سراغ شناخت پرچم دار اسلام و مرجع برجسته عالم اسلام میرویم . یعنی آیت الله میرزای شیرازی : آیت الله سید محمدحسن حسینی شیرازی مشهور به میرزای شیرازی ، […]
طی مراسمی پروازهای آزمایشی هواپیمای باری «سیمرغ» آغاز شد. رئیس سازمان هواپیمایی کشوری: تعداد کشورهایی که در جهان توانایی طراحی و تولید هواپیما دارند کمتر از 20 کشور است و ایران یکی از این کشورهاست.
یک روز مادرم به اتاق میرود و میبیند که ابراهیم دستش در جیب پدرش است. همین که او را میبیند، فوری دستش را میکشد. ابراهیم جریان را تعریف میکند و میخواهد این ماجرا فاش نشود.
دیدم که نوشته بود: «محمدرضا فرهمند». رفتم و به مسئولان ایثارگران گفتم: «جنازه شهید فرهمند که قبلاً آمده، تشییع شده و دفن شده و در فلان جا است. این چیست؟ قضیه چیست؟»
به یاد دارم هنگام عملیات والفجر سه در مهران و تپههای قلاویزان بودیم. حدود ۱۵ روز قبل از عملیات، ما با بچههای اطلاعات میرفتیم برای شناسایی و میآمدیم. قرار بود لشکر ثارالله از سه محور وارد عملیات شود. در محور یک، مرتضی اقبالی؛ محور دو، حسین محمدآبادی که اهل شهرستان بم بود؛ و محور سه، […]
بسمالله الرحمن الرحیم من علی نجفلو، متولد سال ۱۳۶۲ در شهرستان میانه هستم. فعالیت نظامی من از همان سال ۱۳۶۲ آغاز شد. در ابتدا، در منطقه کردستان و در پایگاه نیکبین شهر پیرانشهر، به عنوان مین یاب خدمت کردم. پس از گذشت شش ماه، به مناطق غربی کشور گیلانغرب و کاسهگران منتقل شدم و سپس […]
بسمالله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین من مجید زنگی، عضو واحد تخریب لشکر ۴۱ ثارالله از شهرستان بم هستم. به یاد دارم که در سال ۱۳۶۰، در اولین مرحلهای که به جبهههای نبرد حق علیه باطل اعزام شدم، وارد لشکر ثارالله در اهواز شدم. آن موقع لشکر ثارالله هنوز تیپ بود. مشاهده کردیم چند نفر […]
بسمالله الرحمن الرحیم من سید هادی موسوی، اهل شهرستان بم هستم. آشنایی من با واحد تخریب به این صورت بود که پس از اعزام به اهواز، در خیابان نادری و در یکی از مدارس مستقر شدم. در آنجا چند نفر از اعضای واحد تخریب حضور یافتند و گفتند: «ما برای واحد تخریب نیرو نیاز داریم. […]
شهید اردستانی گفت: برادر منشادی، حالا که زنده مانده ای، برگرد عقب و خیالت راحت باشد؛ ما پل را میزنیم. خواهشی که از تو دارم این است که بلند شو و برگرد و روایت کن که ما چه کرده ایم»
من پس از اتمام دوره در سال 1366 به گردان حمزه منتقل شدم و به عنوان معاون فرماندهی منصوب شدم. لشکر ما یعنی تیپ ویژه پاسداران، در عملیاتهای مختلفی مانند فتح یک، فتح چهار، فتح پنج، بیتالمقدس و والفجر شرکت داشت. اما بزرگترین عملیات ما مرصاد بود. در مرداد ۱۳۶۷، سازمان مجاهدین خلق از عراق […]
من در کردستان بودم که دوستم، حشمتالله عشوری، که مدتی در مریوان نبود، پس از بازگشت از مأموریت به دیدارم آمد. او گفت که در عملیات فتح یک در منطقه کرکوک شرکت کرده است. ما در کردستان اخبار این عملیات را از رادیو شنیده بودیم. عشوری گفت که تیپی در کرمانشاه تشکیل شده که نیروهایش […]
من محمود تقیزاده، اهل لاهیجان هستم. در شناسنامهام نام مهدی و فامیلی ام با پسوند تقیزاده رشتی ثبت شده است. سال ۱۳۶۰ یا ۱۳۶۱ برای اعزام به منطقه، به پادگان منجیل رفتیم. هفت یا هشت ماه از جنگ گذشته بود که به منجیل رفتیم. در آنجا به ما گفتند سنتان پایین است و باید برگردید. […]
این مفهوم را امروزه شهید سلیمانی نیز در پیامی بیان کردهاند: «کسی که شهید میشود، قبلاً شهید بوده است.» شهید سیامکی از این شهدای بزرگوار بود که همه ما خیلی دوستش داشتیم.
شهید اسماعیلزاده از فرماندهان شوخطبع بود. در میان اضطراب عملیاتها، با شوخیهایش روحیه بچهها را بالا میبرد. هرجا شهید اسماعیلزاده میآمد، نه فقط بچههای تخریب، همه روحیه میگرفتند.
شهید علی عاصمی، علیرغم اینکه فرمانده بود، بیشتر از یک فرمانده، یک عارف و استاد اخلاق بود. ما نمیتوانستیم فقط بگوییم «فرمانده تخریب»؛ چرا که جایگاهش فراتر از این بود. بچهها به او عشق میورزیدند و او با رفتار و اخلاقش، جایی عمیق در دلهایمان پیدا کرده بود. هر دستوری میداد، بچهها بدون تردید اجرا […]
در عملیات والفجر ۸، بچههای گروه جنگ مین، هر کدام هشت مین ضدتانک و ضد خودرو همراه داشتند: چهار مین در کولهپشتی و چهار مین در دست. وظیفه آنها این بود که پس از عبور از رودخانه اروند، در فاصله یک کیلومتری از محور ورودی، حتماً مینگذاری کنند. بچههای تخریب تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم […]
واحد تخریب در هر لشکر یا تیپی، بچههای خاص خود را داشت. در آن زمان ما میگفتیم: «مظلومترین و مخلصترین بچهها، تخریبچیها هستند.» فرض کنید تخریبچی ها بدون هیچ سلاحی، تنها با یک سیمچین، سیمبر و ابزار اولیه، وارد میدان مین میشود. میان نیروهای خودی و دشمن قرار میگیرد، سرش را پایین میاندازد و زیر […]