گنجشکی که در جبهه تصادف کرده بود و باید تشییع میشد
لیست تصویری شهدای گردان تخریب لشگر ده سیدالشهداء علیه السلام
تلنگری که برای همه ما از آب گوارا، حیاتی تره
شهدایی که اعتراض و انتقاد داشتند ولی دست از مجاهدت نکشیدند
خاطره ای که از تفحص شهدا دارم
من آن روز شما را بردم عقب ،حالا من را ببر به عقب
دیدید که دست و پایم از هم جدا نشده بود
ماجرای خواستگاری و ازدواج حاج قاسم
به پسرم ، شهید همایون (مهدی) ضیائی ، گفتم دانشگاه برو و ثبت نام کن و دانشجوی اسلامی باش . همایون همیشه به خوابم می آید . یک بار که به خوابم آمد در خواب گفت : کلاً در زندگی هر کاری که می کنی بسم الله الرحمن الرحیم را فراموش نکن . این ذکر […]
یک موتور قدیمی داشتم که پسرم (شهید مهدی ضیائی) آن را برمی داشت و دنبال کارهایش می رفت. موتور گاهی اوقات خراب می شد . همان موقع که موتور خراب شد ، خدا من را می رساند و موتور را درست می کردم و می دادم به ایشان و کارش را انجام می داد. میخواهم […]