من همه ی موانع شهادتم را برطرف کرده ام
حاج قاسم در عین ادب از جذبه و جدیت فرماندهیاش کوتاه نمی آمد
مأموریت گردان تخریب در عملیات بدر
قرار گذاشتیم من به روح الله فقه و اصول یاد بدم و اون به من خطاطی
دعای خیر امیر المومنین علیه السلام برای هاشم بن عتبه
نامه مادر شهید ذوالفقار حسن عزالدین به فرزندش
خوابی که برای حاج عبدالله نوریان دیدم
عملیات کربلای پنج به روایت حاج مسعود تاج آبادی
یک روز آقای نوری، فرمانده لشکر، به مقر ما آمد. مقر ما در یک مدرسه بود. آقای نوری گفت که آقای چمران سلام رساندهاند و گفتهاند: “ده پانزده نفر از این بچههای چریکتان را به من بدهید.” ما حدود ۲۰ نفر بودیم؛ ترکیبی از بچههای تبریز، تهران، و شهرهای دیگر. اینطور نبود که از هم […]