حسین جان ! پسرم ، عزیزم ، برادرم ، پاره ی وجودم ! تو میدانی ترس من از چگونه رفتن است کسی حق شنا کردن در اروند رود را ندارد روزی که حاج قاسم سه بار تا مرز شهادت پیش رفت من نوه ی پسری حاج شیخ فضل الله نوری هستم (قسمت دوم) ناگهان تمام نیروهای عراقی سر اسلحه هایشان را طرف بلدوزر گرفتند آن جا بود که فهمیدم برادر غلامعلی سرمان کلاه گذاشته است جانباز فتنه تقلب شهید مصطفی صدرزاده عراق مین های جدیدی به کار گرفته بود که ما از آن بیخبر بودیم
انگیزه در هر فرد مسلمان این است، به داد هر مظلومی که در هر نقطه جهان فریاد میزند، به داد این برادرها برسد و خوشبختانه ما در چنین موقعیتی هستیم. واقعا شکر میکنیم که در این زمان به دنیا آمدیم و به ندای اسلام لبیک گفتیم و ما هم به تبعیت از اصحاب رسول الله […]