وقتی به عملیات می روید بی خودی گزارش نکنید
رویکرد گروه خالدین در اصلاح یا دست بردن در خاطرات
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج حسن نسیمی
عمامه ی ما آخوند ها
معرکه گیری به سبک شهید حاج رسول فیروزبخت
از برکت قدم مبارک شهید محمود کاوه ، زمین‌گیرها سینه از خاک کندند
از شما میخواهم که خودکفا باشید ، هم زن باشید و هم مرد باشید
خاطرات اسارت در اردوگاه موصل
من در فاو با مجید رضایی بودم . یک بار به شهر رفتم و وقتی برگشتم شهید مجید رضایی من را صدا کرد و برد در یک اتاقک و یک صندلی برایم گذاشت و یک سیگار روشن کرد و به من گفت : به تو هم می گویند رفیق ؟ پرسیدم چرا ؟ گفت : […]
من در فاو با مجید رضایی بودم . یک بار به شهر رفتم و وقتی برگشتم شهید مجید رضایی من را صدا کرد و برد در یک اتاقک و یک صندلی برایم گذاشت و یک سیگار روشن کرد و به من گفت : به تو هم می گویند رفیق ؟ پرسیدم چرا ؟ گفت : این همه رفتی تا شهر ولی برای ما یک پاکت سیگار نیاوردی…
این هم خاطره از ایشان بود. ایشان در کار خیلی نمونه بود . بچه ی با اخلاصی بود.
