راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج مجید بختیاری
من نوه ی پسری حاج شیخ فضل الله نوری هستم (قسمت ششم)
خواستگاری و ازدواج به سبک حاج موسی طیّبی
گفت می خواهم دوره ی آموزشی ببینم و به جبهه بروم
عملیات کربلای پنج؛ سنگینترین و گستردهترین عملیات دفاع مقدس
ارزش کار ها به اینه که آدم از جیب خودش مایه بگذاره
حاج قاسم گفت پیکر شهید بادپا بخاطر من برنمیگردد
پای پیاده تا منزل یار (عج)
در جریان عملیات خیبر تقریبا دو سه روزی من در گردان مانده بودم و حاج عبدالله از گردان بیرون رفته بود . شهید حسین کاشانی که آن موقع مسئول تدارکات گردان بود ، از من سراغ می گرفت که برادر عبدالله کجاست ؟ حاج عبدالله در آن زمان هنوز مکه نرفته بود و ایشان را […]
ما یک شهیدی داشتیم به نام شهید حسین کاشانی . ایشان در عملیات خیبر مسئول تدارکات بود و نکته خیلی ظریفی را برای بچه ها انجام می داد . بعضی گردان ها وقتی برای تدارکات آمار می دادند حدود ده نفری را اضافه می گفتند . مثلا غذا که می خواستند بگیرند ، اگر بیست […]