• امروز : سه شنبه, ۲۶ فروردین , ۱۴۰۴

دفاع مقدس - خاطرات شهداء

ارزش کار ها به اینه که آدم از جیب خودش مایه بگذاره
میخوام اَجری هم به شما برسه

ارزش کار ها به اینه که آدم از جیب خودش مایه بگذاره

یک بار با هم آمدیم مرخصی ، او رفت دنبال کارش و من هم رفتم خانه . به قول معروق خستگی راه هنوز توی تنم بود که آمد سروقتم و گفت : استراحت دیگه بسه … گفتم خیره ان شاءالله جایی میخوایم بریم؟ لبخندی زد و گفت : آره اومدم که هم خودت رو ببرم […]

امروز جبهه‌ها بیش از هر چیز به ما نیاز دارد …
خاطره ای شهید محسن وزوایی

امروز جبهه‌ها بیش از هر چیز به ما نیاز دارد …

برادر محسن یکی از انسان‌های بسیار بسیار شایسته و والامقام، باسواد و فهیم و انسانی بود که شاید نسبت به زمان خودش فرسنگها جلوتر بود. این را باور کنید که هر چه ما در مورد او بگوئیم نه تنها غلو نیست بلکه هنوز نتوانستیم بخشی از شخصیت این انسان شایسه و بزرگ را برای نسل‌های […]

شاه کلید موفقیت مدیریت شهید کاظمی رنگ خدایی‌اش بود
روایت شهید حاج حسن طهرانی مقدم از شهید حاج احمد کاظمی

شاه کلید موفقیت مدیریت شهید کاظمی رنگ خدایی‌اش بود

در یکی از عملیات ها که علیه منافقین بود، قرار شد منطقه ای را با موشک هدف قرار بدهیم. می گفت، من موشک ها را آماده کرده بودم، سوخت زده با سیستم برنامه ریزی شده. موشک ها هم از آن موشک های مدرن نقطه زنی بود. ایشان از عمق عراق تماس گرفت که مقدم آماده […]

فاتح خرمشهر ، شهید حاج احمد کاظمی
شهید کاظمی به روایت شهید حاج قاسم سلیمانی

فاتح خرمشهر ، شهید حاج احمد کاظمی

من تصورم این بود که وقتی خبر شهادت احمد گفته شد، حداقل تیتر همهء روزنامه های  ما باید این جمله باشد که “فاتح خرمشهر شهید شد”. همان طوری که وقتی بزرگی از ما در ادبیات ، در هنر و در هرچیزی که از بین ما میرود بلافاصله تیتر میزنیم “پدر علم ریاضی” ایران از دنیا رفت. فکر […]

امروز يك شليك تأثير گذار است ، هر روزي هم كه شروع كنيد دير نيست
گزیده ای از سخنرانی شهید حاج حسن طهرانی مقدم

امروز يك شليك تأثير گذار است ، هر روزي هم كه شروع كنيد دير نيست

15 فروردين 62 بود در پايگاه گلف اهواز، آقا رحيم بنده را خواستند و ابلاغ راه اندازي توپخانه در سپاه را به من دادند. من هم بلافاصله به سمت شوش راهي شدم و خودم را به سردار فضلي رساندم و از او درخواست كردم كه شهيد شفيع زاده را در اختيار ما بگذارد كه در […]

فقط می‌خواهیم ملت‌ها زیر سلطه دشمنان و زیر سلطه ظالمان نباشند
مصاحبه شهید حاج محسن دین شعاری

فقط می‌خواهیم ملت‌ها زیر سلطه دشمنان و زیر سلطه ظالمان نباشند

انگیزه در هر فرد مسلمان این است، به داد هر مظلومی که در هر نقطه جهان فریاد می‌زند، به داد این برادرها برسد و خوشبختانه ما در چنین موقعیتی هستیم. واقعا شکر می‌کنیم که در این زمان به دنیا آمدیم و به ندای اسلام لبیک گفتیم و ما هم به تبعیت از اصحاب رسول الله […]

فرمانده لشکر ده هزار نفری به من گفت می‌توانی یک دسته نیرو به من قرض بدهی؟
مظلومیت افرادی مثل حاج همت این ‌جا بود

فرمانده لشکر ده هزار نفری به من گفت می‌توانی یک دسته نیرو به من قرض بدهی؟

متن زیر بخش‌هایی از کتاب «ذوالفقار» نوشته «علی‌اکبر مزدآبادی» است که در آن خاطرات شفاهی شهید حاج قاسم سلیمانی را گردآوری کرده است که قسمت پنجم آن را در ادامه می‌خوانید: در عملیات خیبر روی شهید زین‌الدین و بچه‌های لشگر 17 علی ابن ابیطالب (ع) خیلی فشار بود. چون تو ضلع مرکزی جزیره‌ جنوبی مجنون […]

خودش تا اذان صبح به جای ما پست داد
فرمانده لشکر ، آقا مهدی زین الدین

خودش تا اذان صبح به جای ما پست داد

قبل از شروع عملیات والفجر 4 عازم منطقه شدیم و به تجربه در خاك زیستن، چادرها را سر پا كردیم. شبی برادر زین الدین با یكی دوتای دیگر برای شناسایی منطقه آمده بودند توی چادر ما استراحت می‌كردند. من خواب بودم كه رسیدند. خبری از آمدنشان نداشتیم. داخل چادر هم خیلی تاریك بود. چهره‌ها به […]

تحلیل شهید همت از علت ناکامی عراق با وجود توطئه های بنی صدر
سخنرانی شهید همت قبل از عملیات والفجر

تحلیل شهید همت از علت ناکامی عراق با وجود توطئه های بنی صدر

عراق در قسمت جنوب در دو محور، حرکت خودش را برای داخل شدن (به کشور ما ) آغاز کرد؛ یکی محور عین خوش ـ فکه و دیگری خرمشهر به سمت اهواز . این محورهایی بود که عراق در روزهای اول حمله، مورد استفاده قرار داد. در مقابل آنها هم نیرویی نبود. یک افسر نیروی هوایی […]

چی شده پسرم؟ بیا ببینم چی می‌گی؟
قسمتی از سخنرانی شهید همت قبل از عملیات والفجر

چی شده پسرم؟ بیا ببینم چی می‌گی؟

از دست کریمی، زیر لب غرولند می‌کردم که «اگر مردی خودت برو. فقط بلده دستور بده.»گفته بود باید موتورها را از روی پل شناور ببرم آن طرف. فکر نمی‌کرد من با این سن و سالم،‌ چه‌طور این‌ها را از پل رد کنم؛‌ آن هم پل شناور. وقتی روی موتور می‌نشستم، پام به زور به زمین […]

حالا این بستنی که با من خوردی تا آخر عمرت بیادت می‌ماند
دلم بستنی می‌خواهد

حالا این بستنی که با من خوردی تا آخر عمرت بیادت می‌ماند

یکی از روزهای سرد زمستان در سال‌های دفاع مقدس را تجربه می‌کردیم. در مسیر بازگشت از کرمانشاه، جایی که سرما در مغز استخوان‎مان نفوذ می‌کرد و گویی باد صورت‎مان را سیلی می‌زد، در منطقه‌ای اطراف همدان با شهید صالحی همراه و مشغول رانندگی بودم. شهید صالحی گفت: «دلم بستنی می‌خواهد!» تنها چیزی که در آن […]

این امتحانی بزرگ از جانب پروردگار است
صندلی خالی شهید غلامرضا صالحی

این امتحانی بزرگ از جانب پروردگار است

سال 1364 نام من برای زیارت بیت‌الله‌الحرام از طرف سپاه اعلام شد. شور و شعف خاصی سراپای وجودم را فراگرفت. وسایلم را آماده کردم و برای خداحافظی با اقوام، به نجف‌آباد رفتم. صبح روز بعد با خوشحالی به سمت تهران حرکت کردم. اما قبل از راهی شدن، برادر محسن رضایی با سفر بنده مخالفت نمود. […]

برای دوستان شهیدم اشک بریزید چون اینجا کسی نیست برای آنها گریه کند
چرا اجازه نمی‌دهید به جبهه بروم

برای دوستان شهیدم اشک بریزید چون اینجا کسی نیست برای آنها گریه کند

مهدی سال ۱۳۶۵ خواست که به جبهه برود اما به دلیل سن کم با او مخالفت کردم. عزم مهدی برای رفتن به جبهه بیش از اینها بود. او شناسنامه‌اش را دستکاری کرده بود تا بتواند به منطقه اعزام شود اما این کارش از من مخفی نماند وقتی فهمیدم بسیار ناراحت شدم و گفتم: حال که […]

فکر می‌کنی این مرد چه‌کاره باشد؟
بازجویی خودمانی و دوستانه

فکر می‌کنی این مرد چه‌کاره باشد؟

در جریان عملیات والفجر 4 به دنبال تصرف ارتفاع 1866 شیخ تاجر، توسط گردان حبیب بن مظاهر، عباس کریمی، فرمانده تیپ 2 سلمان لشکر 27، بلافاصله در جمع نیروهای این گردان حضور یافت. همزمان با حضور کریمی در لبه جلویی منطقه نبرد، یک فروند هواپیمای میگ عراقی که برای بمباران مواضع رزمندگان لشکر 27 به […]

شایع شد که حکم اعدامش را صادر کرده‌اند
زندگی نامه شهید محمد ابراهیم همت

شایع شد که حکم اعدامش را صادر کرده‌اند

محمد ابراهیم همت در ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ در شهرضای اصفهان به دنیا آمد. تحصیلات خود را در همان شهر به پایان رساند و در سال ۱۳۵۲ دیپلم گرفت. در همان سال وارد دانشسرای تربیت معلم اصفهان شد و در سال ۱۳۵۴ مدرک فوق دیپلم خود را اخذ کرد. ۲ سال بعد برای گذراندن خدمت سربازی […]

روزی که حاج ابراهیم همّت آسمانی شد
دیدار محبوب در جزیره مجنون

روزی که حاج ابراهیم همّت آسمانی شد

قبل از عملیات خیبر به اتفاق حاج همت و چند نفر دیگر از بچه‌ها وارد منطقه عملیاتی شدیم. نیروهای اطلاعات عملیات مشغول شناسایی بودند و کار برایشان به سبب هور و نیزاری بودن منطقه دشوار بود. از طرف دیگر، افراد بومی نیز در منطقه، وسط هور ساکن بودند و به ماهی گیری و کارهای دیگری […]

سرنوشت نامعلوم شهیدی که سالها ردّی از او پیدا نشد
روز آخر ، شهادت حاج ناصر اربابیان

سرنوشت نامعلوم شهیدی که سالها ردّی از او پیدا نشد

حوالی ساعت ده صبح به پیشنهاد شهید حاج ناصر اربابیان قرار شد خود ایشان و یکی از برادران به نزدیکی های محل استقرار دشمن بروند و اطلاعاتی کسب کنند . برادر مجتبی کوهی مقدم ترک موتوری که شهید حاج ناصر اربابیان روشن کرده بود نشست و این دو برادر برای گشت زنی و جمع آوری […]

شبی که حاج قاسم روی سیم خار دار خوابید
حاج قاسم شب عملیات عاشورای ۳ کاری کرد کارستون

شبی که حاج قاسم روی سیم خار دار خوابید

حاج قاسم شب عملیات عاشورای ۳ کاری کرد کارستون.. حاج قاسم شب عملیات با یک تیم از بچه های تخریب مامور شدند برای بازگشایی معبر گردان علی اصغر علیه السلام. فرمانده گردان حضرت علی اصغر علیه السلام شهید حاج داوود آجرلو بود. شب عملیات پیشاپیش گردان حرکت کردند و وارد معبر شدند. معبر توی شیب […]

یادت هست عراق در عملیات بیت المقدس، چقدر جنگید
حاج قاسم مقاومت جانانه ای در خرمشهر با نیروهای خود کرد  

یادت هست عراق در عملیات بیت المقدس، چقدر جنگید

سوم خرداد ۹۹ مصادف با سالروز آزاد سازی خرمشهر،‌ نخستین سالی است که در این روز فرخنده که حضرت امام خمینی(ره) فرمودند خرمشهر را خدا آزاد کرد، شهید سردار حاج قاسم سلیمانی در میان مردم ایران و ملت‌های مقاومت منطقه نیست. با توجه به حضور و نقش حاج قاسم سلیمانی در عملیات آزادسازی خرمشهر،‌ رهبر […]

شاهرخِ کوکاکولا چطور حر انقلاب شد؟
شهید شاهرخ ضرغام از توبه تا شهادت

شاهرخِ کوکاکولا چطور حر انقلاب شد؟

شاهرخ  که بود؟ شاهرخ با نامِ شناسنامه ای ابوالفضل در اول دی سال 1328 در  محله نبرد در شرق تهران متولد شد و  درشت جثه بود. پدرش صدرالدین که کارگر ساختمانی بود در 12 سالگی شاهرخ به رحمت خدا رفت. به گفته برادرش علیرضا، «شاهرخ دانش‌آموز زرنگ و درس خوانی بود اما با رفتاری که […]

آن کسى که مرا آورده خودش هم مرا به عملیات مى برد
سید! گردان حنظله را پیدا کردم

آن کسى که مرا آورده خودش هم مرا به عملیات مى برد

در عملیات والفجر مقدماتى(فکه) از واحد تخریب لشکر ۲۷ به گردان ها مامور شده بودیم و محل حضورم در گردان حنظله بود. یک شب که در گردان خواب بودیم متوجه شدم شخصى که در کنار من خوابیده به نام عباس شیخ عطار به شدت در حال لرزیدن است و به حال تشنج افتاده و دندان […]

دنبال حلال باش که حروم زندگیتو به آتیش می کشه
روش برخورد ابراهیم با دزد ...

دنبال حلال باش که حروم زندگیتو به آتیش می کشه

نشسته بودیم داخل اتاق.مهمان داشتیم.صدایی از داخل کوچه آمد.ابراهیم سریع ازپنجره نگاه کرد.شخصی موتور شوهر خواهر ابراهیم را برداشته درحال فرار بود. بگیرش…دزد…دزد!بعد هم سریع دوید دم در.یکی از بچه محل ها لگدی به موتور زد و دزد نقش بر زمین شد! تکه آهن روی زمین دست دزد را برید و خون جاری شد.چهره اش […]

شهیدی که مانع سقوط آبادان شد
شهید دریاقلی سورانی

شهیدی که مانع سقوط آبادان شد

به این ترتیب عملیات متوقف کردن پیش روی مهاجمان و عقب راندن آنها تا ساعت ۱ بامداد ۱۰ آبان با موفقیت به پایان رسید. دو شب بعد از این عملیات، عراقیها با اطلاعاتی که از جاسوسان خود به دست آورده بود، کلبه گلی دریاقلی سورانی را هدف خمپاره‌ها قرار دادند

برای عبور از سیم خاردار دشمن باید از سیم خاردار نفس عبور کرد
بچه‌ها اول خودتان را بسازید

برای عبور از سیم خاردار دشمن باید از سیم خاردار نفس عبور کرد

شهید علی چیت سازیان شهیدی که در روز ولادت امیر‌المومنین به دنیا آمد، سری سبز داشت و استاد آموزش‌های نظامی بود. نبوغ و خلاقیت او را علی شادمانی کشف کرد و شهید همت برای او نقشه‌ها داشت. سردار شهید حاج حسین همدانی از آنجایی که شناخت کامل نسبت به او  داشت، به همسنگران می گفت […]

من گفتم یارِ من پیام ، اونم قبول کرد
شهید پیام پوررزاقی

من گفتم یارِ من پیام ، اونم قبول کرد

سید گفت : دوبه دو یار انتخاب کنید برای حمل مجروح… هنوز حرف های آقاسید تمام نشده بود که من خودم رو کنار شهیدپیام رسوندم وگفتم “یارمن پیام” اون هم با خنده قبول کرد. یه مسیر شاید ۳۰۰ متری رو میبایستی همدیگر رو قلمدوش میکردیم وسرازیری میرفتیم وسربالایی برمیگشتیم.. مسیر شیب دار هم بود و رفت اومد واقعا سخت بود..