• امروز : چهارشنبه, ۲۶ دی , ۱۴۰۳

لشگر 27 محمد رسول الله

نحوه شهادت حاج ابراهیم همت به روایت حاج جعفر جهروتی زاده
چقدر خوبه آدم به این شکل به دیدن ارباب برود.

نحوه شهادت حاج ابراهیم همت به روایت حاج جعفر جهروتی زاده

ما چند شب در طلائیه درگیر بودیم. هدف از حضور در طلائیه این بود که بتوانیم راه را از جاده “نشوه” عراق باز کنیم و از طریق این جاده به جزایر شمالی و جنوبی راه پیدا کنیم. هدف اصلی این بود که یک راه زمینی باز شود تا امکانات و تدارکات بتوانند به‌راحتی رفت‌وآمد کنند. […]

این سه شهید آخرین امید صدام را ناامید کردند
وقتی آن پل منفجر شد، عراق از همه چیز ناامید شد.

این سه شهید آخرین امید صدام را ناامید کردند

عملیات بیت‌المقدس در سه مرحله آغاز شد. در مرحله اول، ما از کارون به جاده آسفالت رسیدیم. در مرحله دوم، به دژ (کوسواری) پیشروی کردیم و در مرحله سوم، از دژ (مارد) تا آن طرف جاده شلمچه و خاک‌ریزی که نزدیک نهر خین بود، مستقر شدیم. در بحث محاصره خرمشهر، حاج احمد قبل از عملیات […]

ماجرای معرفی شهید حاج عبدلله نوریان به عنوان فرمانده گردان تخریب لشگر سیدالشهداء
زمانی که می‌خواستیم به مقر تیپ ده برویم، یک خمپاره ۶۰ به کاپوت ماشین اصابت کرد

ماجرای معرفی شهید حاج عبدلله نوریان به عنوان فرمانده گردان تخریب لشگر سیدالشهداء

در عملیات مسلم، تیپ سیدالشهدا تشکیل شد و در آن زمان، شهید علی موحد دانش به‌عنوان فرمانده تیپ بودند. مدتی گذشت تا اینکه شهید موحد در جلسه‌ای به من گفت: “یک نفر را به‌عنوان مسئول تخریب لشگر ده سیدالشهدا معرفی کن.” چند روزی گذشت، اما با وجود اینکه تعدادی از بچه‌ها برای این مسئولیت بودند، […]

نحوه مواجهه گردان تخریب با مین های جدید و ناشناخته
با وجود تمام این چالش‌ها هیچ شهیدی ندادیم

نحوه مواجهه گردان تخریب با مین های جدید و ناشناخته

ما در تخریب معمولاً یک گروهی داشتیم که به آن “اطلاعات رزمی” می‌گفتند. این گروه وظایف اطلاعاتی را بر عهده داشت. آن‌ها هم با بچه‌های اطلاعات تیپ و لشکر همکاری می‌کردند و هم مین‌های جدید را شناسایی کرده و اطلاعات آن‌ها را به ما منتقل می‌کردند. در مرحله دوم عملیات بیت‌المقدس، بچه‌ها به یک مین […]

تاسیس گردان تخریب لشگر 27 به روایت حاج جعفر جهروتی
تصمیم گرفتیم تعدادی نیرو بگیریم و گردانی تشکیل دهیم

تاسیس گردان تخریب لشگر 27 به روایت حاج جعفر جهروتی

در مریوان، ارتش یک سری مین‌های ضدنفر در منطقه کار گذاشته بود. این مین‌ها را با گونی خالی کرده بودند، اما به مرور زمان، بر اثر بارندگی، رانش زمین و عوامل دیگر، این مین‌ها به‌صورت بسیار نامنظم در زمین پوشیده شده بودند. هیچ‌کس حاضر نمی‌شد به سمت این میدان‌ها برود. من در اردیبهشت سال ۱۳۵۸، […]

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج جعفر جهروتی زاده
آغاز فعالیت‌های انقلابی من...

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج جعفر جهروتی زاده

آغاز فعالیت‌های انقلابی من به سال‌هایی بازمی‌گردد که هنوز نوجوان بودم، اما به دلیل جثه بزرگم، سنم بیشتر از آنچه بود به نظر می‌رسید. یکی از خاطراتم مربوط به شبی است که در ۱۷ دی‌ماه، به حرم حضرت معصومه(س) در قم برای زیارت و نماز رفته بودم. همان شب، روزنامه اطلاعات به امام خمینی(ره) اهانت […]

این سه نفر آخرین امید صدام را نا امید کردند …
گروه ویژه ی شهید متوسلیان

این سه نفر آخرین امید صدام را نا امید کردند …

این سه نفر آخرین امید صدام را نا امید کردند … شهید رضا اردستانی – شهید حسین انور – شهید حسین ظاهری عملیات الی بیتِ المقدس یکی از بزرگترین عملیات های دفاع مقدس بود . رزمندگان اسلام در ساعت سی دقیقه ی بامداد 10 اردیبهشت ماه سال 1361 با هدف آزادسازی خرمشهر این عملیات را […]

وقتی حاج عبدالله میخواست روحیه و معنویتش را تقویت کند
خاطره ای که شهید حاج عبدالله نوریان تعریف میکرد

وقتی حاج عبدالله میخواست روحیه و معنویتش را تقویت کند

شهید حاج عبدالله نوریان در عملیات خیبر شمیایی شدند و ایشان را بردند در نقاهت گاه تختی و سرم و دارو زدند و بیست روزی آنجا تحت درمان بود تا اینکه بهتر شد . بعد از بیست روز ایشان به ارتفاعات بازی دراز رفتند . بازی دراز محل سیر و سلوک حاج عبدالله بود . […]

بواسطه ی رفاقت با شهید توحید ملازمی به گردان تخریب لشگر ده رفتیم
شهید توحید ملازمی رفیق صمیمی داداشم بود

بواسطه ی رفاقت با شهید توحید ملازمی به گردان تخریب لشگر ده رفتیم

بعد از اینکه اعزام اولم به کردستان طی مدت سه ماه تموم شد ، اومدم تهران . مدت زیادی نگذشت که اومدم برای اعزام مجدد و به جنوب اعزام شدم و رفتم توپخونه ۶۰ خاتم انبیا . خدا رحمت کنه شهید حاج حسن طهرانی مقدم ، فرمانده تیپ توپ خونه ی ۶۰ خاتم بود.  اعزامم از […]

قمقمه ی شهید حاج علی موحد دانش
مرحله اول عملیات بیت المقدس

قمقمه ی شهید حاج علی موحد دانش

من در عملیات بیت المقدس هم بودم . در این عملیات خاطرات خیلی خوبی هم یادم هست. در آن زمان به عنوان نیروی پشتیبانی رفتیم که عمل کنیم . ما دیر تر از نیرو های رزمی با قایق به آن طرف کارون رفتیم و در جایی دپو شدیم . دم غروب بود ، نماز خواندیم […]

وقتی به عملیات می روید بی خودی گزارش نکنید
گله شهید حاج همت از بچه های بسیجی

وقتی به عملیات می روید بی خودی گزارش نکنید

ما در اواخر سال شصت و دو در پادگان دو کوهه صبح گاه مشترک در میدان صبحگاه داشتیم . بچهای آنجا بیشتر از لشکر بیست و هفت محمد رسول الله ص بودند . فرمانده آنها شهید حاج ابراهیم همت بود و در حال سخنرانی کردن بود . بیشتر بچه ها بسیجی بودند و مجموع سپاهی […]

روزی که شهید نوریان و حاج حسین کربلایی خندیدند
خاطره ای شیرین از روز های سخت عملیات بدر

روزی که شهید نوریان و حاج حسین کربلایی خندیدند

فرمانده ی واحد تخریب قرارگاه ثارالله در عملیات بدر ، شهید حاج حسین کربلایی بود . حسین کربلائی شیمیایی بود و بعد از جنگ در خانه اش از دنیا رفت . شب عملیات بدر یا یکی دو شب قبل از عملیات بدر ، ما در یک موقعیتی که خیلی زیر آتیش دشمن بود و دشمن […]

عملیات والفجر مقدماتی به روایت حاج احمد حسین خانی
ای از سفر برگشتگان ، کو شهیدان ما ! کو عزیزان ما!

عملیات والفجر مقدماتی به روایت حاج احمد حسین خانی

عملیاتی که بعد از عملیات بیت المقدس در آن شرکت کردم عملیات والفجر مقدماتی بود . خیلی عملیات بدی بود. من در عملیات والفجر مقدماتی تیپ محمد رسول اله (ص)  گردان شهادت بودم. فرمانده تیپ ما این طور که یادم است حاج همت بود و فرمانده گردان ما یعنی گردان عمار ، حاجی بابایی بود […]

مواجهه ی شهید حاج کاظم رستگار با نفاق
دروغ پردازی و شایعه پراکنی ، آخرین ترفند منافقین

مواجهه ی شهید حاج کاظم رستگار با نفاق

در مقطعی که شهید حاج عبدالله نوریان ، فرمانده گردان تخریب ، در نقاهت گاه بود . در گردان هم اگر خبری بود من به ایشان اطلاع می دادم. و اگر دستوری می داد به بچه ها پیغام می دادیم. حاج کاظم خدابیامرز بچه ها را جمع کرد و گفت : شایعه عجیبی شده است […]

فرمانده سپاه قدر ، رزمنده ی مجروح را به دوش گرفت و به عرش برد
صورت زیبا و نورانی شهید همت

فرمانده سپاه قدر ، رزمنده ی مجروح را به دوش گرفت و به عرش برد

یک خاطره از شهید همت بگویم.تا یه کم به دلتان بچسبد. وقتی ما از هم جدا شدیم شهید حمید رضا حسینیان و بعد خواهر زاده عزیز من .  به لشکر محمد رسول اله در دو کوهه رفت . گردان عمار قبل از عملیات والفجر 1 که پای من تیر و ترکش خورد  دستم عصا و […]

مسئول آموزش پادگان امام حسین علیه السلام ، شهید میثم شکوری
بخاطر بلایی که سر ما آوردید گریه میکنیم

مسئول آموزش پادگان امام حسین علیه السلام ، شهید میثم شکوری

شهید میثم (مرتضی) شکوری مسئول آموزش بودند در پادگان امام حسین. سال 61 که ما را بردند آنجا دوره 28 آموزش بسیج بود. من قبلش خیلی آموزش دیده بودم. تک آورهای شیراز با من کاری کردند که من وقتی سال 59 با 13 سال سن تک آور را آموزش دیدم  عکس دارم که ژسه از […]

جایی بمونی خودت باشی و آقا ، مولا هم بیاد سرت رو به دامن بگیره
این خوشگل ترین شهادته

جایی بمونی خودت باشی و آقا ، مولا هم بیاد سرت رو به دامن بگیره

نیمه شب بود که آمدیم مسجد . ابراهیم با بچه ها خداحافظی کرد . بعد هم رفت خانه . از مادر و خانواده اش هم خداخافظی کرد . از مادر خواست که برای شهادتش دعا کند . صبح زود هم راهی منطقه شدیم . ابراهیم کمتر حرف میزد . بیشتر مشغول ذکر یا قرآن بود […]

حاج محمد انجمی پور
خلاصه حضور من در منطقه عملیاتی

حاج محمد انجمی پور

ما متعلق به یک خانواده ای بودیم که از قبل از انقلاب در وادی انقلاب شدیم و پدرم جزء کمیته استقبال امام بود در خیابان ایران زندگی می کردیم  افتخار همسایگی رهبر انقلاب امام خامنه ای و شهید رجایی و خیلی از بزرگان را داشتیم . طبیعتاً زودتر با این مسائل درگیر شدیم. اولین افتخار […]

او شجاعتش ذاتی بود

معاون تیپ عاشورا شهید شیرعلی سام

در تیپ 7 دزفول مسئول گروهان بودند . ولی در هنگام شهادت معاون تیپ عاشورا بودند. من در بچگی یک آدم به شدت ترسویی بودم درب خانه را باز می کردم نگاه نمی کردم که پشت در کیست . منزل ما اجاره ای بود اما 500 متر بود و خیلی بزرگ بود. در را که […]

شهید محمود گلزاری برای ما مثل یک پدر و برادر بود
شهیدان صمد و محمود گلزاری

شهید محمود گلزاری برای ما مثل یک پدر و برادر بود

شهید صمد و محمود گلزاری دو برادر بودند . حاج محمود که روحش شاد ، یکی از انسان هایی بود که من احساس نمی کردم روی زمین زندگی می کند. ایشان در چهره شناسی بی نظیر بود و به شهید قدوسی در کارها کمک می کرد. ایشان را به گمرک باکو فرستادند ، که کل […]

با گروه تحقیقاتی خالدین همراه شوید

سلام!
من پژوهشگر فرهنگ ایثار و شهادت و تاریخ معاصر هستم...

هر روز از شهدای دفاع مقدس ، شهدای دفاع از حرم و شهدای امنیت و اقتدار، ببینید وبخوانید و بشنوید ...

کانال خالدین، یک آغاز برای شروع رفاقت با شهداست...

هر روز از شهدا ببینید و بخوانید و لذت ببرید

برنامه غذایی

رایگان

برای شما!

متشکرم!


Fatal error: Uncaught TypeError: strtoupper() expects parameter 1 to be string, null given in /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Processor/Dom.php:145 Stack trace: #0 /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Processor/Dom.php(145): strtoupper(NULL) #1 /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Processor/Dom.php(107): WP_Rocket\Engine\Optimization\LazyRenderContent\Frontend\Processor\Dom->add_hash_to_element(Object(DOMElement), 2, '<!DOCTYPE html>...') #2 /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Controller.php(155): WP_Rocket\Engine\Optimization\LazyRenderContent\Frontend\Processor\Dom->add_hashes('<!DOCTYPE html>...') #3 /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-conte in /home/jawahers/domains/khaledin.com/public_html/wp-content/plugins/wp-rocket/inc/Engine/Optimization/LazyRenderContent/Frontend/Processor/Dom.php on line 145