توی راه شناسایی ماشینمون خراب شد فرماندهی به سبک شهید حاج عبدالله نوریان به شهید اکبر عزیززاده میگفتند اوس اکبر ماجرای خرید دوربین عکاسی برای گردان تخریب خواستگاری و ازدواج به سبک حاج موسی طیّبی تفاوت رهبری مصدق و آیتالله کاشانی روزی که مصطفی شهید شد و من شیمیایی شدم در پیاده روی نباید دستتان در جیبتان باشد
ما در واحد مهندسی با شهید علیرضا زمانی با هم بودیم و ایشان را می شناختم. یک سیم چین همیشه به کمرش بود که من آن را به یادگار دارم. چند بار خواستم سیم چین را به برادرانش بدهم که یادم می رود. قبل از عملیات عاشورای سه ، ما به پادگاه دوکوهه رفتیم و […]