بلند شدم گفتم یا حسین و باز خوابیدم
شرکت در مراسم هفتم شهید غلامرضا زعفری
بدون شک پیروزی با ملت مظلوم و مجاهد یمن خواهد بود
شوخی شوخی با فرمانده گردان هم شوخی !
اولین برخورد با شهید حاج عبدالله نوریان
اگر میخواهید به جهنم بروید من میخوانم
شهادت شهید فیروزبخت به روایت حاج فیاض قائد
دسته گلی که شهید رحمان میرزازاده به آب داد
ابن عبّاس گويد: يكى از صحرانشينان از قبيلۀ بنى سليم در بيابان سوسمارى ديد و آن را گرفته و در ميان آستين لباس خويش جاى داد . سپس به طرف رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم حركت كرد و هنگامى كه به او رسيد با صداى بلند گفت : اى محمّد! اخلاق […]
امير المؤمنين عليه السّلام به مردى از بنى سعد فرمود: آيا نميخواهى از وضع و حال خودم و فاطمۀ زهرا با تو سخنى باز گويم؟ (و چنين حكايت فرمود) : فاطمه در خانۀ من بود، و به تنهائى آب از چاه مىكشيد و در مشك كرده بدوش ميگرفت و بخانه مىآورد چندان كه تسمۀ مشك […]
ابان بن ابى عيّاش از سليم بن قيس نقل میكند كه گفت : از سلمان فارسى شنيدم كه چنين میگفت : هنگامى كه پيامبر اسلام صلى اللَّه عليه و آله از دنيا رفت و مردم آنچه میخواستند كردند ، ابوبكر و عمر بن خطاب و ابو عبيده جراح نزد مردم آمدند و با انصار به […]