• امروز : شنبه, ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳
وقتی اوضاع تپه دوقلو خراب شد

شهادت فرمانده گردان تخریب ، شهید سید محمد زینال حسینی

  • کد خبر : 3075
شهادت فرمانده گردان تخریب ، شهید سید محمد زینال حسینی

رزمنده هایی که در عملیات نصر چهار ، در تپه دوقولو درگیر شدند شب به شهید سید محمد زینال حسینی گفته بودند که اوضاع تپه دوقولو خراب است . سید محمد با تلفن هندلی به من زنگ زد و گفت : یک تویوتا مانده و ما داریم عقب نشینی می کنیم . تو، با تویوتای […]

رزمنده هایی که در عملیات نصر چهار ، در تپه دوقولو درگیر شدند شب به شهید سید محمد زینال حسینی گفته بودند که اوضاع تپه دوقولو خراب است . سید محمد با تلفن هندلی به من زنگ زد و گفت : یک تویوتا مانده و ما داریم عقب نشینی می کنیم . تو، با تویوتای خودت بیا و این توبوتا رو بکش بیرون و بیار عقب وگرنه می ماند .

یکی دو تا از بچه ها را جمع کردیم و شبانه به خط آمدیم و هر کاری کردیم نتوانستیم ماشین را در بیاوریم. روز شد و زخمی ها را سوار کردیم. به نظرم سلیمان آقائی هم بود و عقب ماشین ، روی لبه ی در نشسته بود.

سربالایی بود و خطرناک که ماشین ریپ می زد و بالا نمی رفت . مرتب هم خمپاره میزدند . فکر کنم سلیمان آقائی آن جا یک ترکش خورد . بچه ها را عقب پیاده کردیم و برگشتیم و یک مقر تاکتیکی آن جا بود که به آنجا رفتیم .

حاج خادم ما را آنجا دید و گفت : سید محمد شهید شده است و جنازه اش پشت است . بالای سر سید محمد رسیدیم ، بدنش گرم بود و چشمانش باز مانده بود . شهید رسول فیروزبخت چشمانش را بست و پوتین هایش را بیرون آورد و مرتبش کرد . حاج خادم گفت : خودتان مستقیما به معراج ببریدش . ترکش خورده بود اما چون کوچک بود به چشم نمی امد . جنازه اش سالم بود . عقب ماشین گذاشتیمش و اوردیم در راه گریه می کردیم و  صحبت می کردیم . برادر محمدفرد در کارهای پشت خط خیلی وارد بود. قرار شد پیش محمد فرد خدا بیامرز برویم تا ایشان کارها را زودتر انجام دهد . یک مقری پشت بود. نرسیده به مقر ایستادم و به رسول گفتم که شما برو  محمد فرد را بیاور تا بفرستیمش . به نظرم شاید حاج مجید هم بود . خلاصه شهید سید محمد را سوار کردیم با آن یک نفر که یادم نیست چه کسی بود. جنازه را به  معراج بردیم . محمد فرد را هم به شهر بردیم که به تهران برود و کارها را انجام دهد. بعد از تشیح جنازه خودمان هم به تهران رفتیم.

شهید حمیدرضا دادو حوله ی خودش را به من داد
لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=3075
  • نویسنده : حاج احمد خسروبابایی
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

01اسفند
عملیات والفجر هشت به روایت حاج حسن نسیمی
محور جزایر مجنون در عملیات والفجر هشت

عملیات والفجر هشت به روایت حاج حسن نسیمی

29بهمن
رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند
روایتی از اعتقادات فرماندهان شهید گردان تخریب

رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند

29بهمن
ماجرای قرآن جیبی شهید حاج عبدالله نوریان
هدایا و نامه هایی که از پشت جبهه می آمد

ماجرای قرآن جیبی شهید حاج عبدالله نوریان

ثبت دیدگاه