• امروز : چهارشنبه, ۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴
خاطره ی پدر شهید معصومی از فرزند شهیدش

مسئول حمام ، شهید سلطانعلی معصومی

  • کد خبر : 2357
مسئول حمام ، شهید سلطانعلی معصومی

در گردان هر کسی یک مسئولیتی می گرفت . مثلا یکی مسئول تدارکات و یکی مسئول تسلیحات بود و بالاخره هر کسی که مسئولیتی داشت. سلطان خدابیامرز ما را مسئول حمام کرده بودند. کسی که مسئول حمام می شد باید یک ساعت قبل از اذان بیدار می شد و زیر حمام را روشن می کرد […]

در گردان هر کسی یک مسئولیتی می گرفت . مثلا یکی مسئول تدارکات و یکی مسئول تسلیحات بود و بالاخره هر کسی که مسئولیتی داشت. سلطان خدابیامرز ما را مسئول حمام کرده بودند. کسی که مسئول حمام می شد باید یک ساعت قبل از اذان بیدار می شد و زیر حمام را روشن می کرد تا داغ شود.

تا بچه ها برای آب به شهر نروند. همان جا حمام درست کرده بودند فقط کسی باید بیدار می شد و آن را روشن می کرد. زمانی که پدرم (حاج پرویز معصومی ) همراه برادرم ( شهید سلطانعلی معصومی ) در گردان بود ، سلطان مسئول حمام بود. پدرم از اینکه سلطان مسئول حمام بود خیلی راضی و خوشحال بود و تعریف می کرد که سلطان مسئول حمام است و آبگرمکن را روشن می کند. پدرم از بچه هایی که زحمت می کشیدند خیلی تعریف می کرد.

لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=2357
  • نویسنده : حاج اصغر معصومی
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

24دی
حاج قاسم در عین ادب از جذبه و جدیت فرماندهی‌اش کوتاه نمی آمد
حاج قاسم احترام پیرمرد را نادیده نگرفت

حاج قاسم در عین ادب از جذبه و جدیت فرماندهی‌اش کوتاه نمی آمد

21دی
شهید سیامک معمار زاده، شهیدی که دوبار تشییع شد
معماریان دانشجوی انگلستان بود و فردی تحصیل‌کرده و بافضیلت

شهید سیامک معمار زاده، شهیدی که دوبار تشییع شد

12دی
تو ازدواج کن! شغلت پای من…
اسخ داد: "دارم مکه می‌روم. خلاصه، حلالمان کن."

تو ازدواج کن! شغلت پای من…

ثبت دیدگاه