• امروز : پنجشنبه, ۲۲ آذر , ۱۴۰۳
ضد کمین در تنگه بیجار

از برکت قدم مبارک شهید محمود کاوه ، زمین‌گیرها سینه از خاک کندند

  • کد خبر : 1675
از برکت قدم مبارک شهید محمود کاوه ، زمین‌گیرها سینه از خاک کندند

سال ۶۰ اسکورت ما از سقز به سمت سنندج در حرکت بود. در تنگه بیجار به کمین ضدانقلاب برخوردیم، آتش سنگینی روی سرمان می‌ریختند و ما را به رگبار بستند. همان اول کار 10 نفر مجروح دادیم و زمین‌گیر شدیم. بی‌سیم هم از کار افتاد و کالیبر هم کار نکرد و راننده‌اش ترکش خورد و […]

سال ۶۰ اسکورت ما از سقز به سمت سنندج در حرکت بود. در تنگه بیجار به کمین ضدانقلاب برخوردیم، آتش سنگینی روی سرمان می‌ریختند و ما را به رگبار بستند. همان اول کار 10 نفر مجروح دادیم و زمین‌گیر شدیم. بی‌سیم هم از کار افتاد و کالیبر هم کار نکرد و راننده‌اش ترکش خورد و از کمین آمد بیرون و برگشت و خودش را رساند به پاسگاه سنته و با سقز تماس گرفت.
از طرفی هلی‌کوپتر که کمین خوردن ما را دیده بود، آمد و چند مانور داد و آتش را کم کرد. از جوانمردان ژاندارمری هم با تیر بار «ژ۳» آمدند و آتش تهیه ریختند و آتش دشمن رو کم کردند ولی همه ما همچنان زمین‌گیر بودیم.
بعد از دقایقی دیدم یک جیپ قهوه‌ای از سمت سقز درست آمد وسط کمین نگه داشت، کمین هم دوبل بود و قصد داشتند از دو طرف جوری بزنند که یک نفر زنده نماند. خوب نگاه کردم دیدم محمود کاوه تک و تنها از ماشین پیاده شد، تو هیاهوی درگیری و بگیر و ببند دشمن، به قامت راست بدون هیچ جان پناهی ایستاد وسط جاده، یک نگاه به راست و چپ انداخت و خیلی خونسرد و با اعتماد بنفس انگار نه انگار که در تیررس دشمن است. در مقابل همان‌ها که در به در دنبالش بودند تا شهیدش کنند، محکم و بی‌تزلزل آمد سمت ما، که همه سینه‌خیز بودیم و زمینگیر، به شانه‌های تک تک‌مان می‌زد و همه را تشویق به تهاجم و تیراندازی به سوی ارتفاع می‌کرد. بعد خودش مثل یک شیر بی‌باک رفت وسط جاده و بدون اینکه سر خم کند کلت را از پر کمرش کشید و شروع کرد به تیراندازی و رفت سمت تیربار.
بچه‌ها که این شجاعت را از کاوه دیدند سینه از خاک کندند. همان اول ورودش به معرکه یک جنگ روانی برای دشمن به پا کرد که از برکت قدم مبارکش ما زمین‌گیرها انرژی گرفتیم، و رفتیم تو حالت تهاجمی و میدان را از حریف گرفتیم و میدان‌دار تنگه بیجار شدیم و نه تنها بعد از ورود محمودکاوه زخمی و تلفات ندادیم بلکه شش نفر از تروریست‌ها را هلاک کردیم و آن گردنه رو که دائم تله کمین بود برای همیشه امنیت بخشیده و پاکسازی کردیم

میگفتن کاوه کوموله بوده ، حرفش میشه پولاشونو برمیداره میاره سپاه
لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=1675
  • نویسنده : سیدمجید ایافت
  • منبع : کتاب خاطرات شهید محمود کاوه

خاطرات مشابه

09اسفند
اولین باری که شهید محمود کاوه رو دیدم
من با خودم میگفتم حتما باید یلی باشه برای خودش

اولین باری که شهید محمود کاوه رو دیدم

14بهمن
خیلی خون ریخته شده تا شما تربیت بشی
بدون پا هم میتونی به اسلام خدمت کنی

خیلی خون ریخته شده تا شما تربیت بشی

ثبت دیدگاه

با گروه تحقیقاتی خالدین همراه شوید

سلام!
من پژوهشگر فرهنگ ایثار و شهادت و تاریخ معاصر هستم...

هر روز از شهدای دفاع مقدس ، شهدای دفاع از حرم و شهدای امنیت و اقتدار، ببینید وبخوانید و بشنوید ...

کانال خالدین، یک آغاز برای شروع رفاقت با شهداست...

هر روز از شهدا ببینید و بخوانید و لذت ببرید

برنامه غذایی

رایگان

برای شما!

متشکرم!