یک بار با حاج قاسم به سینما رفتیم. همراه ما، داداشم محمد و شاید یک نفر دیگر هم بود. مقداری زردآلو خریده بودیم تا بهعنوان خوراکی با خود ببریم. آن زمان زردآلوها خیلی آفتزدایی نمیشدند و بعضیهایشان کرمخورده بودند. زردآلوها را در یک کیسه مشمایی گذاشتیم و زیر شیر آب شستیم تا در سینما بخوریم.
در سالن سینما، در قسمتی از فیلم یک آهنگ پخش شد و مردم شروع به دست زدن کردند. ناگهان حاج قاسم بلند شد، با همان جذبه و اقتدار خاصش، یک تشر زد. آن لحظه، گویی پرتویی از صلابت حیدری در او جلوهگر شده بود. کل سینما در یک لحظه کاملاً ساکت شد. حاج قاسم در آن سکوت جملهای گفت: «الآن کرمها در زردآلوها میرقصند.»
این جمله را کسی درست نفهمید، اما قدرت و نفوذ کلام حاج قاسم چنان بود که تمام سالن یخ زد. همه مردم گویی مسحور شده بودند و دیگر جرأت ادامه دست زدن نداشتند. بعد از مدتی، دوباره برخی شروع به دست زدن کردند، اما این بار حاج قاسم دیگر چیزی نگفت و سکوت کرد.
این خاطره برای من نشاندهندهی جذبه، اقتدار و شخصیت خاص حاج قاسم بود. حتی در لحظات ساده و روزمره، او تأثیری عمیق بر اطرافیان میگذاشت، بهگونهای که نمیشد نسبت به حضور و رفتار او بیتفاوت بود.
در آن زمان، بحثهایی مطرح بود که آمریکا قصد دارد از طریق ماهواره و فضا برنامههای تلویزیونی پخش کند، و مردم میتوانند این برنامهها را با همان آنتنهای معمولی که روی پشتبامها نصب میشد، دریافت کنند. آن زمان آنتنهای آنالوگ بود و مردم تصور میکردند که میتوانند با همین تجهیزات ساده به برنامههای ماهوارهای دسترسی پیدا کنند.
نگرانیهای زیادی وجود داشت. مردم و مسئولان نگران بودند که این برنامهها شامل بزنوبرقص، محتوای مستهجن یا چیزهایی باشد که ایمان و اعتقادات مردم را تحت تأثیر قرار دهد. این نگرانی عمیقاً ریشه در این باور داشت که انقلاب بدون ایمان مردم پایدار نمیماند، و هر تهدیدی علیه باورهای دینی، تهدیدی برای نظام محسوب میشد.
یک روز به حاج قاسم گفتم: «حالا اگر این اتفاق بیفتد و این برنامهها پخش شوند، چکار میکنی؟» حاج قاسم با همان سبک نظامی و قاطعانه خودش پاسخ داد: «نمیدانم. ولی اگر آزادی عمل بدهند، هر شب ده تا آنتن از پشتبامها پایین میکشیم.»
این جمله نشان میداد که حتی در مسائل فرهنگی و اجتماعی، حاج قاسم دیدگاه و تفکر نظامی خود را حفظ میکرد. او در هر شرایطی، با همان قاطعیت و رویکرد عملیاتیاش، به دنبال راهحلی برای حفاظت از ارزشها و ایمان مردم بود.