• امروز : شنبه, ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳
خمینی بت شکن ، بت جدید رو بشکن

روز ها و حوادث بین عملیات های خیبر و بدر

  • کد خبر : 4018
روز ها و حوادث بین عملیات های خیبر و بدر

بحث عملیات خیبر ، یک عقبه و مقدماتی دارد . مدتی قبل از عملیات خیبر در تهران ، در پادگان ولیعصر میان فرماندهان وقت سپاه اختلاف نظر ها و بحث هایی راجع به عملیات خیبر پیش آمده بود . شهید حاج کاظم رستگار و شهید حسن بهمنی در آن مقطع نسبت به عملیات خیبر انتقاداتی […]

بحث عملیات خیبر ، یک عقبه و مقدماتی دارد . مدتی قبل از عملیات خیبر در تهران ، در پادگان ولیعصر میان فرماندهان وقت سپاه اختلاف نظر ها و بحث هایی راجع به عملیات خیبر پیش آمده بود . شهید حاج کاظم رستگار و شهید حسن بهمنی در آن مقطع نسبت به عملیات خیبر انتقاداتی داشتند و این انتقادات به پادگان ولیعصر و پادگان ابوذر کشیده شد . این انتقادات متوجه آقا محسن رضایی و سایر فرماندهان بود که این عملیات در این منطقه با این شرایط انجام نشود . اما در نهایت تصمیم بر این شد که عملیات خیبر انجام شود . تبعات عملیات خیبر، منجر شد که ما شهدای زیادی در منطقه ی خیبر و طلائیه و جزیره ی مجنون داشته باشیم . بازخورد تبعات عملیات خیبر هم به پادگان ولیعصر و پادگان ابوذر کشیده شد .
فاصله بین عملیات خیبر و عملیات بدر کمتر از یک سال و قریب به چند ماه است . فکر می کنم باید سه چهار ماه باشد ولی حواشی این زمان خیلی زیاد است . ما یک مقطعی در پادگان ابوذر در منطقه سرپل ذهاب بودیم . در ساختمانی در پادگان مستقر بودیم و بعضاً ترددی در منطقه ی سرپل و سرآب گرم و ارتفاعات دره خشک داشتیم که در ادامه توضیح خواهم داد . یادم می آید که آقای محسن رضایی ، فرمانده وقت سپاه پاسداران ، یک روز در همین ایام به منطقه پادگان ابوذر آمده بودند برای سخنرانی .

آقای محسن رضایی آمده بودند و و در حال سخنرانی بودند که یادم می آید یکی از دوستان ما که اسمش را نمی توانم ببرم اما در یک مقطعی فرمانده ی یکی از گردان های سیدالشهدا بودند ، این شعار را مطرح کرده بود و گفته بود : خمینی بت شکن ، بت جدید رو بشکن .
این ماجرا در زمانی رخ داد که تیپ سیدالشهداء علیه السلام بعد از شهادت حاج کاظم رستگار هنوز فرمانده نداشت بلکه آقای محمد خزائی متولی مجموعه سیدالشهدا بود .
در جریان این دعوا ها شهید حاج کاظم رستگار و شهید حسن بهمنی از مجموعه ی سپاه استعفا دادند و گفتند ما حرفمان را با خونمان و با عملمان اثبات می کنیم . گفته بودند ما اثبات میکنیم که اگر ما این حرف را در آن مقطع زدیم ترس جانمان را نداشتیم ، بلکه دغدغه ی جنگ و رزمنده ها را داشتیم . این دو شهید بزرگوار در عملیات بدر رفتند و شهید شدند . یعنی حرف خودشان را به نوعی با خون خودشان در عملیات بدر و در جزیره به اثبات رساندند .

حدیثی که شهید داوود ابراهیمی میخواند

من یادم هست که آقای محسن رضایی و آن هایی که در دایره ی فرماندهی بودند ذهنیت منفی ای نسبت به حاج کاظم و آدم هایی که به ایشان منتسب بودند داشتند . در اواخر سال فتاد و نه یا هشتاد ، زمانی که پیکر مطهر شهید رستگار تفحص شد و آن را برای تشییع در میدان هور آوردند ، آقای محسن رضایی گریه کرد و گفت خدا از یک سری آدم ها نگذرد که آمدند و برای من جوری مجسم کردند که حاج کاظم رستگار برای متامع خودش این حرف ها را می زند .

من در این مقطع بعنوان کارشناس در مجمع تشخیص مصلحت نظام ، در خدمت آقا محسن بودم محسن رضایی هر شهیدی را با یک فاکتور و با یک شاخصه ای معرفی کرد اما حاج کاظم را با شاخه ی بُرد و صبوری توصیف کرد و منقلب شد .

بنده این ادعا که مجموعه ی گردان ها و واحد های پیاده منطقه را ترک کرده باشند و به تهران آمده باشند را تایید نمیکنم و میدانم به این صورت نبوده است . البته برخی افرادی را که اکثرا مسند دار بودند را من می شناختم و می شناسم و می دانم که از مجموعه ی تیپ سیدالشهداء علیه السلام و حتی از مجموعه ی سپاه هم جدا شدند و راهشان را جدا کردند اما از بردن نام آن ها معذور هستم .
بعضی از آن ها بعدها اعاده شدند و برگشتند و برخی هم برنگشتند ولی این موضوع به آحاد آن مجموعه ی رزمندگان تسرّی پیدا نمی کند . آدم هایی که به کاشانه ی خودشان برگشتند ، بیشتر افرادی بودند که مسئول در رده های مختلف بودند و انگشت شمار بودند .

انگار یک فرشته ای است که بر روی زمین نازل شده

درباره ی این که شهید حاج عبدالله نوریان در آن مقطع چیزی گفته باشد یا موضعی را اتخاذ کرده باشد ، خاطره ای در ذهن من نیست ولی اساساً حاج عبدالله فضای حاکم بر تخریب را به صورتی کرد که بچه ها نسبت به این موضوع گرایشی پیدا نکنند . ما در مجموعه ی گردان تخریب کسی را سراغ نداریم که تحت این عناوین یا به این بهانه از گردان رفته باشند .

لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=4018
  • نویسنده : حاج حسن نسیمی
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

01اسفند
عملیات والفجر هشت به روایت حاج حسن نسیمی
محور جزایر مجنون در عملیات والفجر هشت

عملیات والفجر هشت به روایت حاج حسن نسیمی

29بهمن
رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند
روایتی از اعتقادات فرماندهان شهید گردان تخریب

رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند

29بهمن
ماجرای قرآن جیبی شهید حاج عبدالله نوریان
هدایا و نامه هایی که از پشت جبهه می آمد

ماجرای قرآن جیبی شهید حاج عبدالله نوریان

ثبت دیدگاه