• امروز : شنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۳
گروه هایی که به قرارگاه ثارالله مامور شده بودند

وقتی سند موقعیت شهید کهن به نام گردان تخریب خورد

  • کد خبر : 4013
وقتی سند موقعیت شهید کهن به نام گردان تخریب خورد

تا آن جا که در خاطرم هست ، قرار بود در سال شصت و سه عملیاتی شکل بگیرد که ما از زمان دقیق و مکان آن خبر نداشتیم ولی فرماندهان سپاه به این نتیجه رسیده بودند که برای انجام این عملیات باید یک قرارگاهی تشکیل بشود . این قرارگاه را تشکیل دادند و نام آن […]

تا آن جا که در خاطرم هست ، قرار بود در سال شصت و سه عملیاتی شکل بگیرد که ما از زمان دقیق و مکان آن خبر نداشتیم ولی فرماندهان سپاه به این نتیجه رسیده بودند که برای انجام این عملیات باید یک قرارگاهی تشکیل بشود . این قرارگاه را تشکیل دادند و نام آن را قرارگاه ثارالله گذاشتند . برای تامین نیروهای این قرارگاه ، از هر یگانی یک تعداد تیم و دسته را به این قرارگاه مأمور کردند تا یک سری آموزش های خاص تخریب ببینند .
همه ی آموزش های تخصصی تخریب مثل انفجارات ، معبر و یا هر چیزی که در ارتباط با تخریب است را در برنامه آموزشی ایشان گنجاندند . بعد ها معلوم شد این ها مقدمات عملیات بدر است . من در آن زمان ، رزمنده گردان تخریب لشگر بیست رمضان بودم . ما حدود ده پانزده نفر بودیم که از آن جا به قرارگاه ثارالله اعزام شدیم .
از لشگر سیدالشهداء علیه السلام هم یک گروه آمدند که توفیق آشنایی من با بچه های لشگر سیدالشهداء علیه السلام ، از جمله با شهید حاج عبدالله نوریان و شهید آقا سید محمد زینال حسینی و دوستان دیگر در آن جا شروع شد .
آموزش ها خیلی فشرده و سنگین بود . زمانی که ما وارد موقعیت استقرار قرارگاه ثارالله شدیم ، آنجا فقط یک بیابان بود . هیچ چیز نداشت و فقط اسمی به نام قرارگاه ثارالله تخریب داشت . فکر می کنم فرمانده ی اردوگاه ما ، شهید حاج حسین کربلایی بود . اسمی برای آنجا انتخاب شد و نام آنجا را موقعیت شهید کهن گذاشتیم . شهید کهن یکی از شهدای تخریب بود .
خلاصه شروع کردیم به کار و در آن جا چادر زدیم ، سنگر زدیم و در اطراف موقعیت ، سیم خاردار کشیدیم و محصورش کردیم و حد و حدودی برای آن مشخص شد .
مدتی که در آنجا بودیم ، متوجه شدیم تردد ها و رفت و آمدها بیشتر شده و مشخص شد که اتفاقاتی می خواهد بیوفتد . ما به تناسب مأموریتی که در عملیات طراحی شده بود ، آموزش ها را گذراندیم تا به عملیات بدر رسیدیم . در زمان عملیات ، تیم ها از یکدیگر جدا شدند و هر تیمی برای اجرای مأموریت خودش رفت . البته در جریان عملیات مشکلاتی پیش آمد و همه رزمنده ها وارد عملیات نشدند بلکه فقط بخشی از رزمنده ها وارد عملیات شدند .
در آن عملیات شهید چند شهید دادیم . فکر می کنم شهید شهریاری ، شهید مصطفی مبینی ، شهید هادی مهین بابایی و شهید بلالی هم در عملیات بدر شهید شدند .
بعد از عملیات که به موقعیت شهید کهن برگشتیم ، گروه هایی که به قرارگاه ثارالله مامور شده بودند ، به یگان های خودشان برگشتند . اما از آنجایی که لشگر سیدالشهداء علیه السلام در آن نزدیکی ها و در دوکوهه مستقر بود و از طرفی هگ به دنبال یک جای دنج برای استقرار میگشت ، فکر می کنم شهید حاج عبدالله سند موقعیت شهید کهن را به نام گردان تخریب لشگر سیدالشهداء علیه السلام زدند .
ما در اعزام های بعدی جای دیگری نرفتیم و بواسطه ی آشنایی با بچه های گردان تخریب لشگر ده ، همه ی اعزام هایمان را به گردان تخریب گرفتیم . باب آشنایی ما با شهید حاج عبدالله نوریان و شهید سید محمد زینال حسینی و دوستان دیگر از همان جا باز شد و ما ماندگار شدیم و تا آخر جنگ در خدمت دوستان بودیم . خاطرم هست که بعدها ، وقتی بحث تأسیس هیئت الوارثین مطرح شد ، اسم شهید کهن برداشته شد و نان مقر شهید کهن به موقعیت الوارثین تغییر یافت.

مسئول چای گردان تخریب ، شهید اصغر رحیمی
لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=4013
  • نویسنده : حاج اسماعیل گوهری
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

20تیر
ماموریت دونفره با شهید حاج عبدالله نوریان
شیوه ی فرماندهی فرمانده گردان تخریب اینگونه بود

ماموریت دونفره با شهید حاج عبدالله نوریان

17تیر
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج مجید بختیاری
این خاطره ای بود که من در بدو ورودم از حاج عبدالله داشتم

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج مجید بختیاری

ثبت دیدگاه