• امروز : شنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۳
خوابی که شهید مهدی ضیائی برای من تعریف کرد

مهدی خواب دیده بود که راه هفتاد ساله را یک شبه طی کرده است

  • کد خبر : 2872
مهدی خواب دیده بود که راه هفتاد ساله را یک شبه طی کرده است

شهید همایون (مهدی) ضیائی قبل از کربلای یک به گردان آمد . شهید ضیائی یک بار خوابی که دیده بود را برای من تعریف میکرد و می گفت : حدود 15 الی 16 ساله بودم ، یک سال قبل از اینکه به جبهه بیایم ، مادرم خیاط بود و خیاطی می کرد و عکس و […]

شهید همایون (مهدی) ضیائی قبل از کربلای یک به گردان آمد . شهید ضیائی یک بار خوابی که دیده بود را برای من تعریف میکرد و می گفت :

حدود 15 الی 16 ساله بودم ، یک سال قبل از اینکه به جبهه بیایم ، مادرم خیاط بود و خیاطی می کرد و عکس و مجله ی خانم ها را داشت . مادرم مقید بود و این مجله ها را در کمد می گذاشت و درب ان را قفل می کرد که من و برادرانم به سراغ این مجله ها نرویم.

یک بار من کنجکاو شدم که ببینم مادرم چه چیزی در کمد پنهان کرده است . یک روز که مادرم نبود کلید را پیدا کردم و درب را باز کردم و یکی از مجله ها را برداشتم و عکس ها را دیدم . شب خوابیدم و خواب دیدم که از همان کشویی که من درب ان را باز کردم یک عقرب بیرون آمد و پایم را نیش زد و من از خواب بیدار شدم . همان جا فهمیدم که نباید این کار را می کردم. و از آن روز به بعد هرگز به سراغ مجله ها نرفتم تا اینکه به منطقه اعزام شدیم و شب در پادگان دو کوهه منتظر بودم که ما را تقسیم کنند . بعداً برای اعزام به تخریب به دنبالم آمدند.

همان شب در دوکوهه خواب دیدم که دارم پرواز می کنم . در آسمان ها بالا می روم و کاملاً از این حالت متعجب بودم تا اینکه دیدم یک پیرمردی با محاسن سفیدی آمد و گفت: این جا چکار می کنی ؟ گفتم : نمی دانم ، فقط می دانم که دارم پرواز می کنم. پیرمرد به من گفت که من هفتاد سال است که زحمت می کشم ، تا بالاخره به این جا رسیدم . تو یک روزه پریدی و به این جا رسیدی؟ شهید ضیائی میگفت : در همین هنگام از خواب بیدار شدم.

ما که می‌گوییم که ما شیعه حضرت امیر (ع) هستیم
لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=2872
  • نویسنده : حجه الاسلام حاج مسعود تاج آبادی
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

20تیر
ماموریت دونفره با شهید حاج عبدالله نوریان
شیوه ی فرماندهی فرمانده گردان تخریب اینگونه بود

ماموریت دونفره با شهید حاج عبدالله نوریان

17تیر
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج مجید بختیاری
این خاطره ای بود که من در بدو ورودم از حاج عبدالله داشتم

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج مجید بختیاری

ثبت دیدگاه

  1. کاش یه عقرب میامد ما را هم نیش میزد تا به خود باییم و راه صد ساله را یک شبه برویم

  2. خدا رحمت کند شهید مهدی ضیائی از شهدای والای گردان تخریب لشگر ده