• امروز : شنبه, ۳۱ خرداد , ۱۴۰۴
سید مجتبی هم این را می دانست

لطف شهید سید محمد زینال حسینی فقط شامل برادرش شد

  • کد خبر : 2618
لطف شهید سید محمد زینال حسینی فقط شامل برادرش شد

شهید آقا سید مجتبی زینال حسینی (برادر فرمانده گردان تخریب ) بچه ی جنوب شهر بود و خیلی شوخ طبع بود اما در عین حال خیلی تلاش می کرد که جلوی آقا سید محمد با کسی شوخی نکند . در واقع خیلی به آقاسید محمد ( فرمانده گردان ) احترام می گذاشت . یکی از […]

شهید آقا سید مجتبی زینال حسینی (برادر فرمانده گردان تخریب ) بچه ی جنوب شهر بود و خیلی شوخ طبع بود اما در عین حال خیلی تلاش می کرد که جلوی آقا سید محمد با کسی شوخی نکند . در واقع خیلی به آقاسید محمد ( فرمانده گردان ) احترام می گذاشت . یکی از بچه ها هم بود به نام آقای گل محمدی که بعداً به شهادت رسید . خیلی بچه ی محجوبی بود و البته خیلی هم قلقلکی بود.

سید مجتبی این را می دانست. ما سه نفر بودیم و داشتیم گل محمدی را قلقلک می دادیم. شهید گل محمدی هم بنده خدا  از فاصله یک متری که ادای قلقلک را در می اوردیم خنده اش می گرفت. در همین حین سید محمد رسید و سید مجتبی رنگش پرید . سید محمد گفت : شوخی نکنید و اذیت نکنید . ما متفرق شدیم ولی سید محمد ، سید مجتبی را با خود به چادر برد. سید مجتبی که برگشت پرسیدیم سید محمد چی گفت؟ به ما نگفت که سید محمد چی گفته اما تا یک ماه دیگر سمت گل محمدی نرفت. فکر کنم سید ارشادش کرده بود.

لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=2618
  • نویسنده : حاج ناصر اسماعیل یزدی
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

10خرداد
مین‌گذاری ارتفاعات ملخ خور و کمک قاطر مشکی
ماموریت مین‌گذاری و پشتیبانی در ارتفاعات ملخ خور پاوه

مین‌گذاری ارتفاعات ملخ خور و کمک قاطر مشکی

01خرداد
شبی که آقا سید محمد متوجه شد پیکر برادرش جامانده
روزهای پس از عملیات سیدالشهداء به روایت حاج حسن نسیمی

شبی که آقا سید محمد متوجه شد پیکر برادرش جامانده

26اردیبهشت
روز های بعد از عملیات والفجر هشت در فاو به روایت حاج حسن نسیمی

ثبت دیدگاه