• امروز : شنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۳
اولین برخورد با شهید حاج عبدالله نوریان

اینجا جای بزرگاس ، بمون ، بزرگ شو و بزرگی کن

  • کد خبر : 1883
اینجا جای بزرگاس ، بمون ، بزرگ شو و بزرگی کن

فکنم سال شصت بود اومدم توگردان تخریب حدودا نفر بودیم . چون گردان تخریب تازه تاسیس شده بود نظم هم نداشت.  هرکی میرسید دستور میداد . شهید حاج عبدالله نوریان (فرمانده گردان) هم نبود . دیگه مشخص نبود کی چیکارس . ماهم نیروی کردستان بودیم و خودمون اونجا مسئول بودیم .نمیدونم سر چی اونجا با […]

فکنم سال شصت بود اومدم توگردان تخریب حدودا نفر بودیم . چون گردان تخریب تازه تاسیس شده بود نظم هم نداشت.  هرکی میرسید دستور میداد . شهید حاج عبدالله نوریان (فرمانده گردان) هم نبود . دیگه مشخص نبود کی چیکارس . ماهم نیروی کردستان بودیم و خودمون اونجا مسئول بودیم .نمیدونم سر چی اونجا با یکی از بچه های گردان بحثمون شد . من تصمیم گرفتم از گردان برم . میخواستیم بریم .حاجی گفت بمون اینجا درست میشه تازه تاسیس شده .گفتم اینا خیلی بزرگن و فرماندن .ما کوچولوییم .بهم نمیخوریم .گفت اینجا جای بزرگاس توام بمون بزرگی کن.بزرگ شو.خیلیم تند باهاش حرف میزدیم .گردان رو جمع کردن گفتن حاج عبدالله میخواد صحبت کنه، حالا اون موقع که هنوز حاجی نشده بود تا اینکه بعدش فهمیدیم اونی که داشت باهامون صحبت میکرد فرمانده گردان بود .خلاصه موندیم تو گردان.دیگه خلاصه یجورایی شدیم فرمانده و نیرو جدید که میومد آموزششون به عهده من بود.

نمیدانم الان بروم به حوزه یا بعد از دیپلم
لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=1883
  • نویسنده : حاج داوود پاداشی
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

20تیر
ماموریت دونفره با شهید حاج عبدالله نوریان
شیوه ی فرماندهی فرمانده گردان تخریب اینگونه بود

ماموریت دونفره با شهید حاج عبدالله نوریان

17تیر
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج مجید بختیاری
این خاطره ای بود که من در بدو ورودم از حاج عبدالله داشتم

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج مجید بختیاری

ثبت دیدگاه