شهید حاج عبدالله نوریان

اول مطمئن میشد که نیروهایش غذا دارند ، بعد غذا میخورد

  • کد خبر : 2557
اول مطمئن میشد که نیروهایش غذا دارند ، بعد غذا میخورد

بچه هایی که در فکه منطقه ی چنانه بودند روحیات خیلی عجیبی داشتند. بچه ها یک ماهی آنجا مسقر شده بودند، اما هنوز افراد تدارکات و تجهیزات آنجا نیامده بودند. در 24 ساعت یک وعده غذا تهیه می کردند. آن هم به وسیله جهاد تهران تهیه می شد . کنسرو یا نان خشک اگر گیرشان […]

بچه هایی که در فکه منطقه ی چنانه بودند روحیات خیلی عجیبی داشتند. بچه ها یک ماهی آنجا مسقر شده بودند، اما هنوز افراد تدارکات و تجهیزات آنجا نیامده بودند. در 24 ساعت یک وعده غذا تهیه می کردند. آن هم به وسیله جهاد تهران تهیه می شد . کنسرو یا نان خشک اگر گیرشان می آمد می خوردند وگرنه باید صبر می کردند تا فردا که دوباره به سراغ جهاد بروند.

معمولاً برای فرمانده ها از آنجا که فرمانده هستند باید بیشتر برایشان ارزش قائل شد و برایشان ارزش هم قائل می شدند اما شهید حاج عبدالله  نوریان برعکس این قضیه بود . مثلاً غذایی که از جهاد می گرفتیم را اول به همه بچه ها می داد و مطمئن می شد که همه غذا دارند ،اگر چیزی می ماند خودش می خورد و اگر هم نمی ماند غذا نمی خورد. تا اینکه بچه های تدارکات آمدند و مستقر شدند و آشپزخانه روبراه شد. در ان یک ماه شما اطراف چادرهای بچه ها را که نگاه می کردید نان خشک پیدا نمی کردید. برای اینکه اسراف نشود همه چیز را استفاده می کردند.

یک شب و روز گردان به روایت حاج علی ممقانی
لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=2557
  • نویسنده : حاج ابراهیم قاسمی
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

23آبان
من حلال کنم ؟ خدا حلالتان کند …
ماجرای یک بگومگو بین شهید حاج رسول و شهید سید محمد

من حلال کنم ؟ خدا حلالتان کند …

23آبان
تقویت همزمان توانمندی های نظامی و روحیه معنوی
اعتکاف در غار ارتفاعات بازی دراز

تقویت همزمان توانمندی های نظامی و روحیه معنوی

23آبان
مطالبه حاج عبدالله ازما این بود که میگفت باید در جنگ تاثیر گذار باشید