بیست روز بعد از شهادت همایون ، نامه ی قبولی در دانشگاهش آمد
حاج عبدالله پشت فرمان نشست و پرسید بسم الله الرحمن الرحیم گفتید ؟
چه کسی شبانه لباس های رزمنده ها را میشوید و پهن میکند ؟
معاون تیپ عاشورا شهید شیرعلی سام
قرار شد تا زمانی که صدام زنده است حرفی از علی هاشمی نزنیم
عملیات خیبر به روایت حاج مهدی قدیمی (قسمت اول)
خون شهدا نمیگذاشت شهید سید محمد به مرخصی برود
مصطفی با بخیههای کشیده نشده و در حال خونریزی میجنگید
بعد از عملیات خیبر که من به گردان تخریب آمده بودم ، مقر اصلی گردان تخریب در دوکوهه بود و ما هم آنجا بودیم تا این که دوستان ما در دوکوهه یک رزم شبانه برقرار کردند و در جریان این رزم شبانه ، شیشه های پشتیبانی شکست . بعد از این موضوع ، متوجه شدیم […]
قبل از انجام عملیات عاشورای سه که در منطقه ی فکه انجام شد ، ما بدلیل کنجکاوی آن روزمان ، یک سری موضوعات را پیگیری کردیم و در بعضی موضوعات سهیم و دخیل شدیم که نهایتا منجر شد به انتخاب فرمانده جدید تیپ حضرت سیدالشهداء علیه السلام . یعنی بعد از این جریانات آقای خزائی […]
در جریان شناسایی منطقه فکه ، قبل از عملیات عاشورای سه ، آقای علی روح افزا از گردان تخریب و آقای محمد محافظت کار که سر تیم اطلاعات عملیات و سرگروه اطلاعات بود و چند نفر از بچه های اطلاعات با هم ، هم مسیر بودند . از خط اول تا لجمن (لبه ی جلوی […]
یکی از خاطراتی که در ذهنم هست ، مربوط به یک بنده ی خدایی میشود که موهایش را غالباً می تراشید و یک جای مهری هم در پیشانی اش بود . یقه ی پیراهن بسیجی اش را با قیچی برش زده بود و مثل یقه ی دیپلمات و آخوندی در آورده بود . پیراهنش را […]