مسئول چایی ، شهید اصغر رحیمی
شهید زعفری آرپیجی را انداخت وسط آتش
راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج حسین بداغی
ده واقعه مهم در هفتاد و پنج روز ، مورد اتفاق شیعه و اهل تسنن
روزی که مصطفی شهید شد و من شیمیایی شدم
احتجاج امیرالمومنین در میان گروهی که در مسجدالنبی نشسته بودند
نگهداری خط دهلران و نهر عنبر زبیداد
بجنبید که عقب نمانیم و خودمان را برسانیم
شهید نباتی یک اسطوره به تمام معنا بود. شهید نباتی جزء همان پاسدار وظیفه هایی است که می گویم بود. اما خیلی اسطوره و با تقوا بود. وقتی با هم در شهر می رفتیم و غذا و بستنی می خوردیم . ایشان نمی خورد و می گفت که رزمنده در شهر بستنی نمی خورد. خیلی […]
معمولاً عادت داشتیم وقتی مجروح می شدیم دربیمارستان میماندیم تا به سلامتی کامل برسیم و بعد به خانه می رفتیم تا خانواده از مجروح شدن ما مطلع نشوند . در عملیات فجر۴ یک قسمت پدافندی داشتیم که در آنجا یک شیاری بود و باید آن شیار مین گذاری می شد . بچه ها مین گذاری […]