حتی وزرا و مسئولان مرا نمیشناختند
شواهدی از “شهادت” سید مصطفی خمینی
خودش تا اذان صبح به جای ما پست داد
حاجی ما کار و زندگی داریم شاید این هلیکوپتر بخواهد حالا حالاها بچرخه…
ناگهان تمام نیروهای عراقی سر اسلحه هایشان را طرف بلدوزر گرفتند
از شهادت شهید پیام شریفی تا مخابره خبر شهادت من
ماجرای لبخند زدن امام رضا ع به مردی که در حال احتضار بود
شهدایی که در کردستان شهید میشوند ، بچه های مظلومی اند
قبل از انجام عملیات عاشورای سه که در منطقه ی فکه انجام شد ، ما بدلیل کنجکاوی آن روزمان ، یک سری موضوعات را پیگیری کردیم و در بعضی موضوعات سهیم و دخیل شدیم که نهایتا منجر شد به انتخاب فرمانده جدید تیپ حضرت سیدالشهداء علیه السلام . یعنی بعد از این جریانات آقای خزائی […]
در جریان شناسایی منطقه فکه ، قبل از عملیات عاشورای سه ، آقای علی روح افزا از گردان تخریب و آقای محمد محافظت کار که سر تیم اطلاعات عملیات و سرگروه اطلاعات بود و چند نفر از بچه های اطلاعات با هم ، هم مسیر بودند . از خط اول تا لجمن (لبه ی جلوی […]
یکی از خاطراتی که در ذهنم هست ، مربوط به یک بنده ی خدایی میشود که موهایش را غالباً می تراشید و یک جای مهری هم در پیشانی اش بود . یقه ی پیراهن بسیجی اش را با قیچی برش زده بود و مثل یقه ی دیپلمات و آخوندی در آورده بود . پیراهنش را […]