• امروز : یکشنبه, ۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳

اگر من کنارتان باشم کسی شهید نمیشود …

  • کد خبر : 3548
اگر من کنارتان باشم کسی شهید نمیشود …

شهید حاج رسول فیروزبخت بسیار انسان شوخ طبعی بود . یک خاطره ای که من از ایشان یادم هست و قشنگ در ذهنم مانده مربوط به چند روز قبل از اعزام به منطقه سردشت و شهادت ایشان است . بعد از این که ایشان شهید شدند ، این خاطره را برای خودم مرور می کردم […]

شهید حاج رسول فیروزبخت بسیار انسان شوخ طبعی بود . یک خاطره ای که من از ایشان یادم هست و قشنگ در ذهنم مانده مربوط به چند روز قبل از اعزام به منطقه سردشت و شهادت ایشان است . بعد از این که ایشان شهید شدند ، این خاطره را برای خودم مرور می کردم و به همین دلیل خیلی خوب یادم مانده است . شهید فیروزبخت داشت تعریف می کرد و میگفت که اگر من همه را هم شهید کنم ، خودم قِصِر در میروم و جزو آدم های خوش شانس هستم . امکان ندارد برای من اتفاق بیوفتد . می گفت جایی بودیم ، یک کانکسی در زیر خاک بود که فقط یک لوله برای جا به جایی هوا ، از این کانکس به بیرون داده بودیم . بچه هایی که در کانکس بودند می گفتند ما بدشانسیم . اگر قرار باشد اتفاقی هم بیوفتد ، از این لوله خمپاره می آید داخل کانکس . من می گفتم : نه! اگر من در کانکس باشم خمپاره نمی آید .

بعد خودش می خندید و می گفت نمیدونم چه اتفاقی افتاد که از کانکس اومدم بیرون .تا بیرون آمدم و خواستم مجددا به داخل کانکس برگردم ، یک خمپاره آمده بود و دقیقا از همان لوله رفته بود داخل کانکس . هر پنج نفری که آنجا بودند متاسفانه همانجا شهید شده بودند .

حاج رسول این خاطره را تعریف میکرد و می گفت خلاصه حواستان به من باشد …

فقط می‌خواهیم ملت‌ها زیر سلطه دشمنان و زیر سلطه ظالمان نباشند
لینک کوتاه : https://khaledin.com/?p=3548
  • نویسنده : حاج فیاض قائد
  • منبع : خالدین

خاطرات مشابه

01اسفند
عملیات والفجر هشت به روایت حاج حسن نسیمی
محور جزایر مجنون در عملیات والفجر هشت

عملیات والفجر هشت به روایت حاج حسن نسیمی

29بهمن
رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند
روایتی از اعتقادات فرماندهان شهید گردان تخریب

رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند

29بهمن
ماجرای قرآن جیبی شهید حاج عبدالله نوریان
هدایا و نامه هایی که از پشت جبهه می آمد

ماجرای قرآن جیبی شهید حاج عبدالله نوریان

ثبت دیدگاه