• امروز : دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت , ۱۴۰۳

به روایت حاج فیاض قائد

گردو هایی که حساب و کتاب داشت و کار به دستمان داد
از رفاقت تا شهادت با شهید مجتبی اکبری نسب

گردو هایی که حساب و کتاب داشت و کار به دستمان داد

من و شهید مجتبی اکبری نسب ، همزمان با هم به گردان تخریب اعزام شدیم . معمولا بچه هایی که بار اول می روند یک جایی بیشتر با هم دوست میشوند و بیشتر از دیگران همدیگر را میشناسند . من فکر می کنم که شهید اکبری هم مثل من ، سال شصت وشش بار اولشان […]

اگر من کنارتان باشم کسی شهید نمیشود …

اگر من کنارتان باشم کسی شهید نمیشود …

شهید حاج رسول فیروزبخت بسیار انسان شوخ طبعی بود . یک خاطره ای که من از ایشان یادم هست و قشنگ در ذهنم مانده مربوط به چند روز قبل از اعزام به منطقه سردشت و شهادت ایشان است . بعد از این که ایشان شهید شدند ، این خاطره را برای خودم مرور می کردم […]

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج فیاض قائد
آشنایی با شهید حاج قاسم اصغری

راوی و رزمنده دفاع مقدس حاج فیاض قائد

بنده فیاض قائد هستم. توفیق داشتم که در سال های جنگ برای دفاع از کشور و کیان اسلامی کشور، در جبهه های جنوب و غرب حضور داشته باشم . بنده از سال شصت و سه در شهر قدس آن زمان  در کارهای پرسنلی معمولا سعی می کردم به بچه های بسیج و سپاه کمک کنم […]

شهادت شهید فیروزبخت به روایت حاج فیاض قائد
پاکسازی میادین مین سردشت

شهادت شهید فیروزبخت به روایت حاج فیاض قائد

من شهید حاج رسول فیروزبخت را نمی شناختم ایشان جزو بچه های قدیمی تخریب بود . یک هفته قبل از اینکه ما برویم به منطقه سردشت کردستان ایشان به مقر الوارثین آمد . شاید هم چون قرار بوده برویم آمده بود . من تا آن روز ایشان را نمی شناختم اما آنجا می دیدم با […]